منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 13
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 752
بازدید کل : 115656
تعداد مطالب : 339
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1


آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 339
:: کل نظرات : 0

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 36

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 13
:: باردید دیروز : 2
:: بازدید هفته : 15
:: بازدید ماه : 752
:: بازدید سال : 2512
:: بازدید کلی : 115656
نویسنده : خانم نصوحی
سه شنبه 15 مهر 1393

وی سرزمین من...

 

333

برچسب‌ها: فرشته
نوشته شده در سه شنبه بیستم خرداد 1393ساعت 20:29 توسط خانم و اقای اسدنیا| نظر بدهيد |
 

نمــيدانــم در دلــت چــه ميــگــذرد
نمــي خواهــم بــدانم!
ولي احسنت
کــه بــا حــجابــت...
نه دل شــهيــدي را شکــانــدي
نه دل جــواني را لــرزانــدي
 


برچسب‌ها: حــجابــت
نوشته شده در جمعه دوم خرداد 1393ساعت 16:33 توسط خانم و اقای اسدنیا| يک نظر |
 

 
به گزارش «شیعه نیوز»، این برنامه با عنوان «راه رفتن با عفت» در روز ۱۴ اردیبهشت‌ماه برگزار می‌شود و در آن تلاش می‌شود تا تصورات نادرست در مورد حجاب تا حدی از اذهان مردم زدوده شود.فاطمه داهویی، رئیس گروه پیشاهنگان دختر مسلمان در جنوب‌شرقی میشیگان، که مسئولیت برگزاری این برنامه را بر عهده دارد، گفت: حیا و عفت یک مفهوم جهانی است، اما در هر جا برای ابراز آن شیوه متفاوتی به کار می‌رود.داهویی، رهبر گروه پیشاهنگی ۴۸۰۵۰ است که با حدود ۳۰۰ عضو از میان دختران مسلمان آمریکا، بزرگترین گروه پیشاهنگان دختر در این کشور محسوب می‌شود.

ایده برگزاری ماراتون پیاده‌روی برای معرفی حجاب هنگامی مطرح شد که اعضای این گروه پیشاهنگی ویدئویی را دیدند که بانوان مسلمان با هدف معرفی حجاب اسلامی، به غیرمسلمانان کمک می‌کردند تا حجاب را امتحان کنند.در این برنامه به دختران غیرمسلمان پیشنهاد خواهد شد که با برسرگذاشتن حجاب و شرکت در این ماراتون پیاده‌روی، یک روز خود را به جای بانوان مسلمان بگذارند.

هفته گذشته نیز دانشجویان مسلمان دانشگاه میشیگان مرکزی با برگزاری برنامه ویژه‌ای از دانشجویان دختر غیرمسلمان دعوت کردند که ضمن امتحان کردن حجاب، با نحوه پوشش بانوان مسلمان و فلسفه آن آشنا شوند.برنامه مشابهی نیز سال گذشته با نام «یک روز با حجاب» از سوی انجمن دانشجویان مسلمان در دانشگاه میشیگان شرقی برگزار شد.


برچسب‌ها: برگزاری ماراتن حجاب در آمریکا
نوشته شده در جمعه دوازدهم اردیبهشت 1393ساعت 18:36 توسط خانم و اقای اسدنیا| نظر بدهيد |
 


برچسب‌ها: لباس ضخیم
نوشته شده در پنجشنبه چهارم اردیبهشت 1393ساعت 18:35 توسط خانم و اقای اسدنیا| يک نظر |
 

            

 

این جا مکه مکرمه است.. و امروز جمعه.. 20 جمادی الثانی..از سال هشتم قبل از هجرت.

شب در سحرگاهان پنهان شد.. و فجر صادق به سوی کرانه روزی زیبا روانه گشت.خانه نبوت در این روز فرخنده که روز آدینه و عید است و روز شادی منتظرمهمان است.. آن هم چه مهمانی! محمد و خدیجه هر دو، لحظه شماری می کنند که باردرخت نبوت را برگیرند.

ناگهان گل های وجود شکوفا شده به عطر افشانی می پردازند.......




برچسب‌ها: ولادت حضرت فاطمه زهرا, س, طلوع گل محمدی
ادامه مطلب
نوشته شده در یکشنبه سی و یکم فروردین 1393ساعت 19:39 توسط خانم و اقای اسدنیا| يک نظر |
 

اگر «ز» را از «زندگي» بگيري و «ن» را از «نجابت»، مي‌تواني بنويسي «زن». اگر تصويري از مهرباني‌ها و فداكاري‌ها و قهرمان‌سازي‌هاي تاريخ را در كنار هم بچيني، مي‌تواني بينديشي به «زن» و اگر نقّاش چيره‌دستي باشي و بخواهي وفا و صفا و صداقت را به تصوير كشي، به آنچه از قلم تو تراوش مي‌كند، مي‌گويند «زن».

«زن» مظهر اسماء جمال الهي است؛ زن امانتدار ناموس خداست. زن برگردۀ لطيف خود، يك تاريخ رشادت مردانه را كشيده و به امروز رسانده است.

خسته نباشي «زن»!

خسته نباشي از تمام اين خستگي‌هاي قرون و اعصار. از زنده به گورشدن‌ها، تحقير شدن‌ها، سوءاستفاده‌ها.

زنده باد نامت همواره به نام اسلام: دينِ فريادِ «بأي ذَنبٍ قُتِلَت». دينِ احياي حُرمت و حقّ انسانيّت، دينِ عدالت، و نه تساوي و تشابه. ديني كه تو را با تمام ابعاد ارزشمند وجودت شناخت و شكوفايي تمام توانايي‌هايت را خواست؛ آن‌گونه كه جامعۀ بشري از وجود پر بهاي تو، بهترين بهره‌ها را ببرد.

امّا اي تنديس مهر و عطوفت كه گوهر بي‌بديل وجودت را به صدف عفّت سپرده‌اي! گوارايت باد شهد دل‌انگيز پيروي ناب‌ترين مرواريد آفرينش! و فرخنده باد روزي كه تقويم‌ها نام تو را بر صفحۀ ميلاد آسماني‌اش حك كردند.

 


برچسب‌ها: روز زن
نوشته شده در یکشنبه سی و یکم فروردین 1393ساعت 19:27 توسط خانم و اقای اسدنیا| نظر بدهيد |
 

QlL.jpeg

بــانــو!

جامـــــه ی تــــوســـت امــــا...

【 جــــامعـــــــه ی 】 مـــــا را مــــــی ســــازد...

جامـــــه ات را جمـــــع کــــن

【 جامعــــــه 】 در خطــــــر است!


برچسب‌ها: بــانــو
نوشته شده در سه شنبه نوزدهم فروردین 1393ساعت 14:16 توسط خانم و اقای اسدنیا| يک نظر |
 

 


برچسب‌ها: از حجاب گرفته تا قبر حضرت فاطمه زهرا, س
نوشته شده در سه شنبه دوازدهم فروردین 1393ساعت 18:49 توسط خانم و اقای اسدنیا| 2 نظر |
 

 
 


حجت الاسلام و المسلمین موسوی کاشانی از اعضای بیت رهبری می گوید:
خانم بی نظیر بوتو نخست وزیر سابق پاكستان كه خدمت مقام عظیم الشان ولایت آمده بود ، ما نسبت به حجاب ایشان ایراد گرفتیم و حتی چادری برایشان پیدا كردیم و ایشان چادر به سر ، خدمت آقا رسید . آقا از همان اول در مقام نصیحت بر آمدند و فرمودند  : «دخترم تو فرزند اسلام هستی ، تو فرزند امیر المومنینی تو فرزند اهل بیتی تو فرزند قرآنی تو مسلمانی تو شیعه هستی ... . » همین طور ادامه دادند و كاری كردند كه خانم بی نظیر بوتو شروع به گریه و زاری كرد و در حالی كه گریه می كرد گفت : « یك خواهش دارم و آن این است كه روز قیامت مرا شفاعت كنید . » آقا بلافاصله فرمودند : « شفاعت مخصوص محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) است و بهترین شفاعت در این دنیا این است كه شما مشی و مرامتان را با اهل بیت ( علیهم السلام ) هماهنگ كنید . از زی خودتان كه مسلمانید دست بر ندارید و از لباس دین خارج نشوید .»
روزنامه جمهوری اسلامی 1368/03/20
برگرفته از كتاب خورشید « سید علی بنی لوحی»


برچسب‌ها: امر به معروف
نوشته شده در سه شنبه دوازدهم فروردین 1393ساعت 18:48 توسط خانم و اقای اسدنیا| يک نظر |
 

افسران - جواهر عفت
 
پیامبر اکرم(ص):
 
همانا فاطمه (س)، عفت خویش را پاس
 
 داشت و خداوند نسل او را بر آتش حرام گرداند.

 


:: بازدید از این مطلب : 196
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : خانم نصوحی
سه شنبه 15 مهر 1393

به فکر نمازت باش، مثل شارژ موبایلت!

با صدای اذان بلند شو، مثل صدای موبایلت!

از انگشتانت برای اذکار استفاده کن، مثل صفحه کلید موبایلت!

قرآن را هم همیشه بخوان، مثل پیام‌های موبایلت و ...

 

متنی که پیش روی شماست، گزیده‌ای از بیانات آیت الله جاودان در باب اهمیت نماز و احترام به این فریضه الهی است.


نماز برای کسی که حق نمازش را ادا کند، دعا می‌کند. حق نمازش چیست؟ خیلی ساده است. یک نماز صحیح بخواند. این هم مکرر به جمع دوستان و غیر دوستان، عرض می‌کنم.

یک نماز صحیح بخواند، نماز صحیح چقدر زحمت دارد؟ شما حمد و سوره را صحیح کن، مسئله‌هایت را هم یاد بگیر. آدم چند تا مسئله بلد باشد نمازش صحیح می‌شود؟ چهل تا، پنجاه تا مسئله، که می‌شود مثلاً ده صفحه یک رساله. آدم ده صفحه یک رساله را مسئله بلد باشد، نمازش صحیح می‌شود. خیلی سخت نیست. ده صفحه، پانزده صفحه رساله را آدم بخواند، نمازش می‌شود درست.

یک حمد و سوره هم پیش یک معلم قرآن یا مثلاً کسی که تجوید بلد باشد، یاد بگیرد. به خصوص برای نوجوان‌ها به سرعت درست می‌شود، اگر سنش گذشته باشد، یک کم سخت می‌شود، اما برای نوجوان و جوان، خیلی زود حمد و سوره‌اش درست می‌شود. آنقدر هم که سخت نیست. خوب می‌شود نماز صحیح.

اگر کسی نماز درست بخواند، نماز صحیح بخواند، اول وقت بخواند، نماز دعایش می‌کند. دعای نماز قبول است. یک کسی که دعایش قبول است، روزی پنج بار شما را دارد دعا می‌کند.

یک وضو و غسل هم آدم یاد می‌گیرد. آن هم می‌شود پنج دقیقه. آدم دو تا پنج دقیقه مسئله‌های وضو و غسل را یاد می‌گیرد، بعدش نمازش صحیح می‌شود. دو تا پنچ دقیقه، آن هم ده یا پانزده صفحه، مثلاً یک ده دقیقه یا نیم ساعت هم پیش معلم، حمد و سوره می‌خواند، می‌شود نماز صحیح.

نماز صحیح هم همان اول وقت بخوان. این می‌شود نماز چی؟ نماز خوب، نماز درست. اگر کسی نماز درست بخواند، نماز صحیح بخواند، اول وقت بخواند، نماز دعایش می‌کند. دعای نماز قبول است. یک کسی که دعایش قبول است، روزی پنج بار شما را دارد دعا می‌کند. خدای نکرده اگر آدم، نمازش خراب باشد، نماز نفرین می‌کند. می‌گوید من را ضایع کردی، خدا ضایعت کند. خدا پیش نیاورد. اگر آدم نمازش را بی‌بند و بار بخواند، نماز می‌خواند، اما بی‌بند و بار می‌خواند. ارزش برای نمازش قائل نیست، سبک می‌شمارد. دیر می‌خواند، بد می‌خواند، آخر وقت می‌خواند.

 

دیشب با یک جوانی صحبت می‌کردیم، گفت: خوب، یک ساعت به آخر وقت می‌خوانیم. چه عیبی دارد؟

من گفتم: خوب، نماز اول وقت رضای خداست. دعای مستجاب هم که عرض کردیم در آن هست. آن وقت آخر وقتش، ممکن است خدای نکرده، خدای نکرده، نماز نفرین کند. گاهی فرد هم نماز را خراب می‌کند، هم آخر وقت ‌می‌خواند، بد می‌خواند، تند تند می‌خواند، به قدری تند که خراب می‌شود، یعنی آیات را به هم می‌چسباند، بعضی از آقایان مراجع اجازه نمی‌دهند. یک نفس بین دو تا آیه بکشید. چقدر فرقش است؟ نمازی که آن طوری تند و تند بخوانی، با این که یک کم بین دو تا آیه مکث کنی، فرقش چند ثانیه می‌شود؟ این می‌شود نماز خوب، نماز صحیح. اگر تند تند بخوانی، ممکن است مرجع تقلیدتان اجازه ندهد. خیلی از دوستان ما از آقای بهجت تقلید می‌کردند، ایشان می‌گویند: این فاصله را بدهید. بین دو تا آیه فاصله بدهید.

چه بسا بنده‌ای نماز می‌خواند ولی آن نماز را به صورتش می‌کوبند. می‌گویند: وَ اَحجُبُ اَنّی صوته، برای صدایش مانع می‌گذارم که به گوش من نرسد، اینکه صدا به گوش خدا نرسد که نیست، خدا هر صدایی را می‌شنود، می‌داند. یعنی به صدایش گوش نمی‌دهم. به حرفش اعتنا نمی‌کنم. در این روایت، خدای متعال با داوود(ع) صحبت می‌کرده است: ای داوود، می‌دانی چرا برای صدای آن فرد مانع می‌گذارم؟ برای اینکه این فرد به چشم خیانت، به چشم خیانت به ناموس مردمان، زیاد نگاه می‌کرده است. ذلک الَذی یُکِثرُ الالتفاتِ الی حُرم المُومِنین به عین الفِسق، به چشم خیانت، به ناموس مردم زیاد نگاه می‌کرده است. دوم: این فرد نقشه برای مردم داشته، برای مردم، برای مسلمان‌ها نقشه داشته، نقشه ظلم می‌کشیده. نماز هم بخواند، نمازش را می‌زنیم تو سرش. حالا اینجا فرمودند تو صورتش. این حدیث خیلی بلند است، حالا این قسمت به همه ما مربوط می‌شود، آن دو تا انشاء الله به ماها مربوط نیست. بعد فرمود: یا داود نُح عَلی خَطیئَتِکَ کَالمَرئَة الثَکلی عَلی وَلَدِها ای داود نوحه کن. ببینید، نوحه یعنی گریه با صدا، وقتی که آدم در خانه خدا می‌رود با صدا بر گناهانش گریه کند، مثل مادری که بچه‌اش را از دست داده، آن طور در خانه خدا برای گناهانت گریه کن.

عمل خوبی که جلوی عمل بد را نمی‌گیرد، معلوم می‌شود که آن عمل، قوت و قدرت ندارد. نماز، نماز نیست. که جلوی عمل بد را نمی‌گیرد. وگرنه عمل خوب، نماز خوب، جلوی عمل بد را می‌گیرد.

یک دومی را هم عرض کنیم. سلیمان بن خالد می‌گوید که من از حضرت صادق (ع) سوال کردم این آیه را: وَقَدِمنَا إِلَی مَا عَمِلوا مِنْ عَمَل فَجَعَلْنَاهُ هَبَاءً مَنْثُورًا خدای متعال می‌فرمایند ما به نزد اعمالی که این‌ها کرده‌اند می‌آییم. قدرت ما بالاسر عمل این‌هاست. مأموران ما بالاسر عمل این‌ها هستند و این اعمال را گردی می‌کنیم که به باد رفته است.

چه جوری می‌شود؟ آدم عمل خیر کرده است، عملش به درگاه خدا می‌رود و عمل به باد فنا می‌نشیند! امام فرمودند که: «أما والله اِن کانَت اَعمالهُم اَشَدُ بَیاضا منَ القَباطی» این‌ها عمل زیاد دارند. مثلاً سالی دو بار کربلا رفته، حج و عمره می‌رود، خمس می‌دهد، کار خوب خیلی می‌کند، نماز جماعت می‌رود، این اعمال چطور می‌شود که به باد فنا برود؟

نماز

می‌گویند این مال آدمی است که، اعمال خوب دارد، هزار طور عمل خوب دارد، اما وقتی گناه پیش می‌آید، چهار دست و پا می‌افتد، نمی‌توانم توضیح بدهم. اصلاً گناه را رد نمی‌کند، از گناه نمی‌گذرد. آخر یک گناهانی هست که آدم را می‌سوزاند. آقا چطور می‌شود من حج می‌روم، عمره که بیش‌تر می‌شود رفت. حالا مثلاً کربلا که می‌شود رفت. صد جور کارهای خوب، چطور می‌شود که این کارها، هیچ‌گاه جلوی هیچ کار بد من را نمی‌گیرد، چطور می‌شود؟ من نماز جماعت می‌روم، هر روز نماز جماعت، مثلاً بعضی‌ها هستند که صبح هم نماز جماعت می‌روند، نماز اول وقت می‌خوانند، نماز جماعت می‌خوانند. چطور این نماز من، جلوی بدی اعمال من را نمی‌گیرد؟ عمل خوبی که جلوی عمل بد را نمی‌گیرد، معلوم می‌شود که آن عمل، قوت و قدرت ندارد. نماز، نماز نیست. که جلوی عمل بد را نمی‌گیرد. وگرنه عمل خوب، نماز خوب، جلوی عمل بد را می‌گیرد. پس این‌ها یک ظاهر خوب داشتند. اما یک جایی از کار خراب بوده. نماز جلوی کارهای بد را می‌گیرد.

مثالی که برای شما در مورد نماز خوب عرض کردم، نماز خوب را آنقدر سخت نگرفتیم. عرض کردم یک نماز صحیح اول وقت. باور کنید جلوی بدی را می‌گیرد، جلوی گناهان را می‌گیرد. این نماز خاصیت دارد. من اگر یک ذره نماز را احترام کنم، نماز خاصیت دارد. خاصیتش جلوی بدی را می‌گیرد. جلوی دهان من را می‌بندد، هر حرفی از دهان من در نمی‌آید. هر گناهی از دست من برنمی‌آید. نماز خاصیت دارد. اگر می‌بیند هیچ خاصیتی ندارد، نگاه کنیم، بررسی کنیم، بررسی کنیم  که کجای کارمان خرابی دارد. خرابی اصلی دارد. آن وقت این نمازها را روز قیامت می‌آورند، که خیلی هم زرق و برق دارد. باز که می‌کنی آن را، می‌بینی خاکستر است. به باد فنا می‌رود.


:: بازدید از این مطلب : 179
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : خانم نصوحی
سه شنبه 15 مهر 1393

کجای قرآن آمده دوست دختر یا پسر ممنوع؟!

اخبار،سرگرمی,آشپزی,مد,روانشناسی,اینترنت

دوست دختر,دوست پسر,دوست دختر ودوست پسر

کجای قرآن آمده دوست دختر یا پسر ممنوع؟!

 در آیه‌ی 5 از سوره‌ی مائده ابتدا می‌فرماید «أُحِلَّ لَكُمُ الطَّیِّبات‏»، یعنی آن چه پاک، طاهر، نیکو و مفید است را بر شما حلال نمودم. سپس به برخی از نیازهای ضروری مانند «خوردن» اشاره نموده و پس از بیان حکم آنها، به نیاز «مرد و زن» به یک‌ دیگر پرداخته است و پس از بیان ضرورت برقراری روابط و انحصار نیکو و حلال بودن آن به شکل ازدواج (نکاح)، ‌تأکید می‌فرماید: «غَیْرَ مُسافِحینَ وَ لا مُتَّخِذی أَخْدان‏»، یعنی این رابطه نباید به شکل رفیق‌گیری [همان دوست دختر و پسر] و زناکاری باشد.
خداوندی که انسان را خلق نموده و راه‌های رسیدن به کمال و سعادت دنیا و آخرت را به نشان داده و با بیان چگونگی روابط انسان با هر شخص، جامعه یا موضوعی به گونه‌ای که هم رفع نیازش را نماید و سبب کمالش گردد قوانینی وضع نموده است، نه تنها خود بهتر از هر کس دیگری می‌داند که انسان [اعم از مذکر یا مۆنث] به جنس مخالف نیاز دارد، بلکه می‌فرماید: خودم در قوانین تکوینی خلقتم، و بر اساس علم و حکمتم این غریزه و محبت را به شما داده‌ام. هم چنان که نیاز و محبت چیزهای دیگری را نیز بر شما قرار داده‌ام.
اما اگر انسان برای رفع هر نیازش بدون هیچ قانونی که منتج به فایده‌ی او شود عمل کند، از تعقل و اراده‌ی خود که وجه متمایز او با حیوانات است، هیچ بهره‌ای نمی‌برد و لذا چون حیوانات و بلکه پست‌تر می‌گردد [کالانعام بل هم اضل]. لذا برای هر فعلی قانونی وضع نمود و در این قانون بهترین‌ها را حلال و مضرات را حرام نمود. یا به تعبیری دیگر، اصل‌ها را حلال و بدل‌های تقلبی را حرام نمود.
در آیه‌ی 5 از سوره‌ی مائده ابتدا می‌فرماید «أُحِلَّ لَكُمُ الطَّیِّبات‏»، یعنی آن چه پاک، طاهر، نیکو و مفید است را بر شما حلال نمودم. سپس به برخی از نیازهای ضروری مانند «خوردن» اشاره نموده و پس از بیان حکم آنها، به نیاز «مرد و زن» به یک‌ دیگر پرداخته است و پس از بیان ضرورت برقراری روابط و انحصار نیکو و حلال بودن آن به شکل ازدواج (نکاح) ‌تأکید می‌فرماید: «غَیْرَ مُسافِحینَ وَ لا مُتَّخِذی أَخْدان‏»، یعنی این رابطه نباید به شکل رفیق‌گیری [همان دوست دختر و پسر] و زناکاری باشد.
البته اگر دقت فرمایید در ادامه نیز می فرماید: هر کس کافر شود، یعنی ایمان و قوانین اسلامی را بپوشاند،‌ یا به تعبیر عمل نکند، «حَبِطَ عَمَلُه‏» - عملش تباه می‌شود. یعنی تلاشش به جایی نمی‌رسد و فایده‌ای نمی‌برد و در نتیجه در آخرت نیز «مِنَ الْخاسِرین‏» - یعنی از زیانکاران خواهد بود. و ما امروز در سرتاسر عالم و در جامعه‌ی خودمان نیز شاهدیم که روابط زن و مرد به شکل دوست، هیچ‌گاه سرانجام نیکویی برای طرفین نداشته است.
 چه عواملی منجر به رابطه نادرست در ارتباط دختر و پسر می شود؟
در زمینه چگونگی روابط دختر و پسر از دیدگاه قرآن و روایات این است که در ایجاد و شکل گیری رابطه ای نادرست مجموعه عواملی موثر است که می توان از میان آنها به نگاه نا مناسب و خود آرایی اشاره کرد .
1- طنازی در سخن
یعنی زنان در برابر مردان آهنگ سخن گفتن را نازك و لطیف كنند، تا دل او را دچار ریبه و خیال های شیطانی نموده شهوتش را برانگیزانند و در نتیجه آن مردی كه در دل بیمار است به طمع بیفتد . منظور از بیماری دل نداشتن نیروی ایمان است، آن نیرویی كه آدمی را از میل به سوی شهوات باز می دارد. (المیزان، ترجمه موسوی همدانی، ج 16، ص. 461)
قرآن كریم برای جلوگیری از روابط ناسالم میان زنان و مردان می فرماید: "نازك و نرم با مردان سخن مگوئید مبادا آنكه دلش بیمار است به طمع افتد بلكه درست و نیكو سخن بگویید."(احزاب. 32) تاثیر كلام به قدری است كه مولای متقیان از سلام كردن به زنان جوان خودداری می كند و می فرماید: "می ترسم از این كه صدای آنها مرا خوش آید و از اجرم كاسته شود."( شیخ حر عاملی، آداب معاشرت، ص. 67)
سخن معمولی و مستقیم بگویید، سخنی كه شرع و عرف اسلامی (نه هر عرفی) آن را بپسندد و آن سخنی است كه تنها مدلول خود را برساند، نه اینكه كرشمه و ناز را بر آن اضافه كنید .
2- تأخیر در ازدواج
زن و مرد، مكمل نیازهای روحی و روانی یكدیگرند و هر یك بدون دیگری احساس فقر و نیاز می نماید. زن به دنبال تقدیس از جانب مرد و در آرزوی این است كه تنها ملكه كاخ عشق و محبتش باشد. (مرتضی مطهری، نظام حقوق زن در اسلام، ص. 148) و به قول ویل دورانت: زن فقط وقتی زنده است كه معشوق باشد و توجه كردن به او مایه حیات اوست. (ویل دورانت، لذات فلسفه، ص. 141) و مرد نیازمند كسی است كه قلبش برای او بتپد و با گرمی نگاه و كلام پرمهرش، او را در مواجهه با ناملایمات زندگی امید بخشد و خلاصه اینكه "هر یك از ما، در جدایی فقط نیمه ای از انسان است و همیشه نگران آن نیم دیگر است"تا زمانی كه دختر و پسر جوان این نیاز فطری را از راه ازدواج تأمین نكرده و به آرامش روانی نرسیده باشند در معرض خطر هستند. لذا رسول خدا(صلی الله علیه وآله) فرمود: آن كس كه ازدواج كند نیمی از دینش را حفظ كرده است." (میزان الحكمه، ج 4، ص 272، حدیث. 7807)
3- بستر اجتماعی
یك عامل بسیار مهم در ایجاد چنین روابطی، وجود زمینه ای اجتماعی و گاه پنهان در میان جوانان است. اگر در جامعه جوان چنین افكاری رایج شود كه داشتن دوست پسر و یا دوست دختر، نشانه قدرت و جاذبه اجتماعی است و یا این اندیشه كه داشتن چنین روابط، نشانه بزرگ شدن است و یا پیداكردن دوست برای یكدیگر را بخشی از پیمان دوستی به شمار آورند، روز به روز بر میزان این روابط افزوده خواهد شد. برای رهایی از این زمینه فساد یکی از راهکار های آن را می توان در دقت در انتخاب همنشین جستجو کرد .
باید راه های صحیح دوست یابی را آموزش داد تا جوانان با دید باز و اندیشمندانه همنشین و دوست خود را انتخاب نمایند.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) می فرمایند: "دین و منش هر شخصی، متناسب با دوست و همراه است." (میزان الحكمه ، ج 5، ص 297، حدیث. 10221)
دین
4- عدم تقید خانواده به مسائل دینی
جوانان اولین برخوردها و معاشرت های ناسالم و مختلط را در خانه تجربه می كنند.فرهنگ خانواده است كه حد و مرزها را به فرزندان می آموزد.
لذا قرآن كریم می فرماید: "ای مومنان! خود و خانواده خویش را از آتش دوزخ نگاه دارید."(تحریم. 6) یعنی خود و زن و بچه خود را تعلیم خیر دهید و ادب نمایید. (الدر المنثور، ج 6، ص. 244) و در نگهداری خانواده همین بس كه به آنها امر كنید بدان چه كه خدا امر كرده و نهی كنید از آنچه خدا نهی كرده است. (كافی، ج 5، ص. 62)
اگر خانواده ها حدود شرعی را در روابطشان مراعات نكنند، دیگر چه انتظاری از جوانان با آن شرایط روحی و هیجانی می توان داشت .
5- بی توجهی به نیازهای جوانان در خانه
جوانان به محبت، برقراری صمیمیت، تنوع، تفریح و هر چیزی كه شور و نشاط آنان را حفظ كند، نیازمند هستند. اگر والدین این نیازها را تأمین نكنند، خود آنان دست به كار می شوند و از آنجا كه معمولا جوانان شتابزده و ناپخته عمل می كنند، از هر طریقی برای رفع نیاز خود اقدام می كنند. نكته دیگری كه باید به آن توجه داشت، پرهیز از بیكاری است.
خداوند متعال به پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه وآله) توصیه می فرماید: "هنگامی كه از كار مهمی فارغ شدی خود را به كار دیگری مشغول كن"(انشراح. 7) والدین باید برای اوقات فراغت جوانان خود برنامه داشته باشند.
فعالیت های اجتماعی، فرهنگی، ورزشی و تفریحی علاوه بر اینكه آنها را از بسیاری از فسادها حفظ می كنند، در رشد ابعاد مختلف جوان موثر است. والدین در برخورد با جوانان باید طریق اعتدال را پیش بگیرند و از هرگونه افراط، تفریط، برخورد خشك، خشن و انعطاف ناپذیر خودداری كنند. و در ضمن نظارت و كنترل نامحسوس بر رفت و آمد و رفتارهای آنان، شخصیت و حریم خصوصی آنان راحفظ نمایند زیرا اگر شخصیت او از بین برود و عزت و كرامتی نداشته باشد، هیچ امید خیری در او نیست. (شرح غرر و درر، آمدی، ج 1، ص. 394) و از سرزنش و ملامت نیز پرهیز كنند كه آتش لجاجت را در آنان شعله ورتر می كند. (میزان الحكمه ، ج 8، ص 485، حدیث. 17831)
 در اینجا این سۆال پیش می آید که کسی که قصد انتخاب همسر دارد از کجا بفهمد که قبلا آن شخص ارتباط نامشروع داشته یا نه؟ یا شایسته همسری هست یا نه؟
قرآن در جواب می گوید:(ألخبیثاتُ للخبیثین والخبیثونَ للخبیثات والطّیباتُ للطیبین والطیبونَ للطیبات)سوره نور آیه 26  
زنان بدکار و ناپاک شایسته مردانی بدین وصفند و مردان زشت کار ناپاک نیز شایسته زنانی بدین وصفند و بالعکس زنان پاکیزه لایق مردانی چنین و مردان پاکیزه نیکو لایق زنانی همین گونه اند.
پس آدمی باید به خودش بنگرد که گذشته و جوانی خود را چگونه سپری کرده؛ آیا مصداق پاکان برای پاکان است یا خدای نکرده...
دوست دختر نگیرید
سوره 5: المائدة - جزء 6
الْیَوْمَ أُحِلَّ لَكُمُ الطَّیِّبَاتُ وَطَعَامُ الَّذِینَ أُوتُواْ الْكِتَابَ حِلٌّ لَّكُمْ وَطَعَامُكُمْ حِلُّ لَّهُمْ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الْمُۆْمِنَاتِ وَالْمُحْصَنَاتُ مِنَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْكِتَابَ مِن قَبْلِكُمْ إِذَا آتَیْتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ مُحْصِنِینَ غَیْرَ مُسَافِحِینَ وَلاَ مُتَّخِذِی أَخْدَانٍ وَمَن یَكْفُرْ بِالإِیمَانِ فَقَدْ حَبِطَ عَمَلُهُ وَهُوَ فِی الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِینَ .
امروز چیزهاى پاكیزه براى شما حلال شده و طعام كسانى كه اهل كتابند براى شما حلال و طعام شما براى آنان حلال است و [بر شما حلال است ازدواج با] زنان پاكدامن از مسلمان و زنان پاكدامن از كسانى كه پیش از شما كتاب [آسمانى] به آنان داده شده به شرط آنكه مهرهایشان را به ایشان بدهید در حالى كه خود پاكدامن باشید نه زناكار و نه آنكه زنان را در پنهانى دوست ‏خود بگیرید و هر كس در ایمان خود شك كند قطعا عملش تباه شده و در آخرت از زیانكاران است.
 دوست پسر نداشته باشید
سوره 4: النساء - جزء 5
وَ مَن لَّمْ یَسْتَطِعْ مِنكُمْ طَوْلًا أَن یَنكِحَ الْمُحْصَنَاتِ الْمُۆْمِنَاتِ فَمِن مِّا مَلَكَتْ أَیْمَانُكُم مِّن فَتَیَاتِكُمُ الْمُۆْمِنَاتِ وَاللّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِكُمْ بَعْضُكُم مِّن بَعْضٍ فَانكِحُوهُنَّ بِإِذْنِ أَهْلِهِنَّ وَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ مُحْصَنَاتٍ غَیْرَ مُسَافِحَاتٍ وَلاَ مُتَّخِذَاتِ أَخْدَانٍ فَإِذَا أُحْصِنَّ فَإِنْ أَتَیْنَ بِفَاحِشَةٍ فَعَلَیْهِنَّ نِصْفُ مَا عَلَى الْمُحْصَنَاتِ مِنَ الْعَذَابِ ذَلِكَ لِمَنْ خَشِیَ الْعَنَتَ مِنْكُمْ وَأَن تَصْبِرُواْ خَیْرٌ لَّكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ.
و هر كس از شما از نظر مالى نمى‏تواند زنان [آزاد] پاكدامن با ایمان را به همسرى [خود] درآورد پس با دختران جوانسال با ایمان شما كه مالك آنان هستید [ازدواج كند] و خدا به ایمان شما داناتر است [همه] از یكدیگرید پس آنان را با اجازه خانواده‏شان به همسرى [خود] درآورید و مهرشان را به طور پسندیده به آنان بدهید [به شرط آنكه] پاكدامن باشند نه زناكار و دوست‏گیران پنهانى نباشند پس چون به ازدواج [شما] درآمدند اگر مرتكب فحشا شدند پس بر آنان نیمى از عذاب [=مجازات] زنان آزاد است این [پیشنهاد زناشویى با كنیزان] براى كسى از شماست كه از آلایش گناه بیم دارد و صبر كردن براى شما بهتر است و خداوند آمرزنده مهربان است.


:: بازدید از این مطلب : 156
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : خانم نصوحی
سه شنبه 15 مهر 1393

آیا دوستی پسر و دختر در قرآن حرام اعلام شده است؟

 دوستی پسر و دختر در قرآن

قرآن، در ابعاد مختلف به مسأله روابط زن و مرد پرداخته كه با دقت در هر کدام متوجه حرمت دوستی دختر و پسر خواهیم شد:
ـ احكام نگاه كردن زن و مرد نامحرم به یكدیگر
ـ سفارش به رعایت حیا و عفت و پاكدامنی
ـ لزوم حفظ حجاب
ـ نشان ندادن زینتها به نامحرم
و صریح تر از همه نهی از دوستی های پنهان

در سوره نور، دستور به حفظ پاکدامنی، پائین انداختن چشم، عدم آشکار کردن زینت ها برای زنان، لزوم پوشاندن سر برای زنان، و حتی عدم به صدا درآوردن زیور آلات زنان صریحا ذکر شده است:
«قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ وَ یَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذلِكَ أَزْكى‏ لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبیرٌ بِما یَصْنَعُونَ * وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ لِبُعُولَتِهِنَّ ...  وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ؛[نور/۳۱-۳۰] به مردان مؤمن بگو كه چشمان خویش فروگیرند و شرمگاه خود نگه دارند. این برایشان پاكیزه‏تر است. زیرا خدا به كارهایى كه مى‏كنند آگاه است. * و به زنان مؤمن بگو كه چشمان خویش فروگیرند و شرمگاه خود نگه دارند و زینتهاى خود را جز آن مقدار كه پیداست آشكار نكنند و مقنعه‏هاى خود را تا گریبان فروگذارند و زینتهاى خود را آشكار نكنند، جز براى شوهر خود یا ... و نیز چنان پاى بر زمین نزنند تا آن زینت كه پنهان كرده‏اند دانسته شود. اى مؤمنان، همگان به درگاه خدا توبه كنید، باشد كه رستگار گردید.»

در سوره احزاب حتی نسبت به نوع سخن گفتن در مقابل نامحرم نیز هشدار داده است:
«فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً؛[احزاب/۳۲] به گونه ‏اى هوس ‏انگیز سخن نگویید كه بیماردلان در شما طمع كنند، و سخن شایسته بگویید.»
در سوره نساء از دوست پنهانی گرفتن نهی کرده است:
«وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ؛[نساء/۲۵] نه دوست پنهانى بگیرند.»

بنابر این با این بیانات روشن است که اسلام نسبت به حیاء و عفت بسیار تاکید دارد و در مقابل غریزه جنسی و تمایل به جنس مخالف، راه را در ازدواج می داند. که امری آشکار و علنی است.


:: بازدید از این مطلب : 176
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : خانم نصوحی
سه شنبه 15 مهر 1393
آيا حديثي مبني بر حرام بودن روابط دختر و پسر هست؟

روايات متعددي در زمينه حرمت نظر به زنان وهمچنين پيرامون خلوت کردن با آنان وارد شده است ورابطه داشتن بادختر خالي از اين دوموضوع نيست.وسائل الشيعه ج14ص133و138.
در ارتباط با رابطه و پيوند دو جنس مخالف به طور كلي سه ديدگاه مطرح است:
1. ديدگاه افراطي: در اين نگرش هر گونه ارتباطي با جنس مخالف آزاد و بدون مانع است.(رويكرد ليبراليستي)به بيان ديگر هيچ گونه حد و مرزي براي اين پيوندها وجود ندارد و آزادي مطلق بر آن‏ها حاكم است. فرويد و پيروان وي مدعي هستند. اخلاق جنسي کهن بر اساس محدوديت و ممنوعيت است و آنچه ناراحتي بر سر بشر آمده است از ممنوعيت‏ها و محروميت‏ها و ترس‏ها و وحشت‏هاي ناشي از اين ممنوعيت‏ها که در ضمير باطن بشر جايگزين گشته، آمده است. برتراند راسل نيز در اخلاق نويني که پيشنهاد مي‏کند، همين مطلب را اساس قرار مي‏دهد. راسل در کتاب«جهاني که من مي‏شناسم» مي‏گويد: «اگر از انجام عملي [رفتار جنسي] زياني متوجه ديگران نشود، دليلي نداريم که ارتکاب آن را محکوم کنيم» (جهاني که من مي‏شناسم، ص 68)
2. ديدگاه تفريطي: بر پايه اين رويكرد، هر گونه ارتباط و پيوند با جنس مخالف مردود و مورد نكوهش مي‏باشد. اين ديدگاه درست در مقابل ديدگاه افراطي است. برترانت راسل، فيلسوف اجتماعي مشهور معاصر مي‏گويد: «عوامل و عقايد مخالف جنسيت در اعصار خيلي قديم وجود داشته و به خصوص در هر جا که مسيحيت و دين بودا پيروز شد عقيده مزبور نيز تفوّق يافت». وستر مارک مثال‏هاي زيادي از اين فکر عجيب مبني بر اين که «چيز ناپاک و تباهي در روابط جنسي وجود دارد» ذکر مي‏کند. در آن نقاط دنيا نيز که دور از تأثير مذهب بودا و مسيح بوده است اديان و راهباني بوده‏اند که طرفداري از تجرد مي‏کرده‏اند، مانند اسنيت‏ها در ميان يهوديان ... و بدين طريق يک نهضت عمومي رياضت در دنياي قديم ايجاد شد.» (کتاب زناشويي و اخلاق، ص 26 و 25)راسل در جاي ديگر مي‏گويد: پدران کليسا از ازدواج به زشت‏ترين صورت ياد کرده‏اند. هدف رياضت اين بوده که مردان را متقي سازد، بنابر اين ازدواج که عمل پستي شمده مي‏شد بايستي منعدم شود. «با تبر بکارت درخت زناشويي را فرو اندازيد» اين عقيده راسخ سن ژروم درباره هدف تقدس است. (همان، ص 30)
3. ديدگاه اعتدالي: بر اساس اين ديدگاه نه آزادي مطلق و رها پذيرفته شده است و نه محدوديت و منع هر گونه رابطه، بلكه ارتباط بين دو جنس مخالف در يك چهارچوب [Context] مشخص تعريف شده است. ديدگاه اسلام ناظر به نگرش سوم (اعتدالي) است.
بنابراين، توصيه اكيد ما اين است كه:
اولاً، اگر ضرورتى ايجاب نمى‏كند حتّى الامكان چنين روابطى با نامحرم برقرار نشود و خواهران دانشجو در مقابل افراد نامحرم، رفتارى متكبّرانه داشته باشند نه رفتارى صميمانه. اينكه در احكام شرعى مى‏فرمايند در غير ضرورت مثلاً مكروه است مرد با زن هم صحبت شود، مخصوصا مرد و زن جوان، به اين دليل است كه چه بسا همين هم صحبت شدنها، غرايز جنسى افراد را تحريك كند و يك اُلفت و محبّت شهوانى بين مرد و زن ايجاد گردد و نقطه آغازى براى غوطه‏ور شدن در انحراف و فاسد شود. در هر حال انسان بايد دقيقا درون خود را بكاود و باطنش را عميقا مطالعه كند كه مثلاً صحبت كردن با افراد نامحرم چه ضرورتى براى او دارد.
ثانيا: در صورت ناچارى و ضرورت، روابط با نامحرم تا آنجا كه به شكستن حريم احكام الهى منجر نشود، اشكالى ندارد. بنابراين، گفتگو و نگاه‏هاى متعارف بدون قصد لذّت و ريبه، اشكالى ندارد. امّا با اين حال، حتى‏الامكان لازم است در كلاس‏ها به گونه‏اى باشند كه كمترين اختلاط پديد. روشن است كه هر فرد خود بهتر مى‏تواند تشخيص دهد كه كجا از مرز فراتر رفته است. «بل الانسان على نفسه بصيره؛ آدمى بر نفس خود آگاه و بيناست»،; (قيامت ، آيه 14).
روابط بين زن و مرد چند صورت دارد: 1. رابطه زن و شوهري، 2. رابطه علمي، 3. رابطه حرفه اي و شغلي، 4.
رابطه دوستانه.
الف - رابطه زن و شوهري:
اسلام رابطه زن و شوهر را که براساس موازين شرعي و عقد رسمي تحقق پيدا مي کند مورد تأکيد قرار داده و ده ها آيه و صدها روايت از معصوم در مورد اهميت ازدواج و روابط زناشويي شاهد بر مدعاست و مهمترين کانون و نهاد اجتماعي خانواده است که با ازدواج و رابطه زن و مرد شکل مي گيرد بنابراين از نظر اسلام اين نوع رابطه اجتماعي مشروع و مورد تأکيد است و زن و مرد هر دو در شکل گيري آن سهيم اند.
ب - رابطه علمي بين زن و مرد:
اين نوع رابطه با حفظ موازين شرعي و رعايت حدود الهي از ناحيه زن و مرد مجاز است و بهترين مصداق بارز آن رابطه بين استاد و شاگرد است اعم از اين که استاد زن باشد و شاگرد مرد، يا شاگرد زن باشد و استاد مرد. آنچه مهم است رعايت موازين شرعي است، اگر احکام الهي مراعات شود اين نوع رابطه نه تنها مجاز است بلکه مورد تأکيد اسلام است و اگر حدود الهي مراعات نشود و حريم هاي بين محرم و نامحرم شکسته شود اسلام از اين رابطه ناخشنود است و آن را نهي مي کند زيرا به ضرر زن و مردم و جامعه است.
ج - رابطه شغلي و حرفه اي:
فعاليت هاي شغلي موجود در جامعه به سه دسته تقسيم مي شود: 1. شغل هايي که الزاما به عهده زنان است و با وجود زنان مردان جايز نيست آن شغل هايي را انتخاب کنند مثل شغل مامايي و کارهايي که جنبه زنانه محض دارد. در اين گونه موارد اسلام تأکيد دارد که شغل هاي حساس و مهمي که مربوط به بانوان مي شود خودشان به عهده گيرند. طبعا نوع رابطه شغلي در اينجا بين زنان است و مردان حق ورود به اين مشاغل را ندارند مگر در شرايط ضروري. 2. شغل هايي که به مردان اختصاص دارد مثل کارهاي شاق و سختي که با فيزيک بدن زن و روحيات او سازگار نيست طبعا پذيرفتن کارهاي شاق و طاقت فرسا که براي زن يا جنين او در شکم ضرر داشته باشد جايز نيست. 3. شغل هايي که مشترک بين زنان و مردان است که اکثر موارد و بيشتر کارها تقريبا بين زن و مرد مشترک است. در اينگونه کارها اگر زن و مرد ضوابط شرعي را رعايت کنند و مرتکب عمل حرامي نشوند مي توانند هم زنان و هم مردان مشارکت فعال داشته باشند مانند بسياري از کارها از جمله نمايندگي مجلس، معلمي و صدها کار ديگر.
د - رابطه دوستي بين دختر و پسر:
اين نوع رابطه از نظر اسلام حرام است و قرآن از دوستي بين دختر و پسر و اينگونه روابط نهي کرده است زيرا عفت عمومي جامعه با اينگونه روابط آسيب جدي مي بيند پايه هاي ازدواج و خانواده سست مي شود و صدها مفسده اخلاقي براي دختر و پسر و جامعه دارد. بدون ترديد اگر ائمه(ع) از حضور زنان در جامعه نهي کرده اند اينطور نيست که اين نهي کلي و مطلق باشد بلکه سيره عملي آنها به اين امر مطلق تخصيص مي زند و نشان مي دهد که منظور ائمه اين نيست که زنان مطلقا نبايد در امور اجتماعي مشارکت داشته باشند بلکه منظور آنها اين است که زنان اولا، بدون دليل موجه نبايد در ميان مردان و مقابل چشم آنها قرار گيرند. ثانيا، در صورت لزوم بايد حضورشان در حد نياز و ضرورت باشد و زائد بر آن به صلاح زنان و جامعه نيست چه اين که مفسده هاي زيادي مي تواند داشته باشد.
نکته ديگري که بايد به آن توجه نمود اين است که اجتماعي بودن زنان و داشتن جايگاه اجتماعي مست


:: بازدید از این مطلب : 179
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : خانم نصوحی
سه شنبه 15 مهر 1393

 قرآن و روابط دختر و پسر( پیرامون دوست دختر داشتن پسران ؛  و دوست پسر داشتن دختران )

شرط روابط دختر و پسر چیست؟    جواب: باحفظ حیاو متانت

وَ لَمَّا وَرَدَ ماءَ مَدْیَنَ وَجَدَ عَلَیْهِ أُمَّةً مِنَ النَّاسِ یَسْقُونَ وَ وَجَدَ مِنْ دُونِهِمُ امْرَأَتَیْنِ تَذُودانِ قالَ ما خَطْبُكُما قالَتا لا نَسْقی حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیْخٌ كَبیرٌ (23قصص)   (حضرت موسی علیه السلام ) و هنگامى كه به (چاه) آب مدین رسید، گروهى از مردم را در آنجا دید كه چهارپایان خود را سیراب مىكنند؛ و در كنار آنان دو زن را دید كه مراقب گوسفندان خویشند (و به چاه نزدیك نمىشوند؛ موسى) به آن دو گفت: «كار شما چیست؟ (چرا گوسفندان خود را آب نمىدهید؟!)» گفتند: «ما آنها را آب نمىدهیم تا چوپانها همگى خارج شوند؛ و پدر ما پیرمرد كهنسالى است (و قادر بر این كارها نیست.)!»

روابط دختر و پسر: نباید با هم قاطى باشند. در قرآن داریم: حضرت موسى (ع) تحت تعقیب یاران فرعون بود. موسى (ع) هم در دستگاه عامل نفوذى داشت. آمد و به او گفت: «وَ جاءَ رَجُلٌ مِنْ أَقْصَى الْمَدینَهِ یَسْعى قالَ یا مُوسى إِنَّ الْمَلَأَ یَأْتَمِرُونَ بِكَ لِیَقْتُلُوكَ فَاخْرُجْ إِنِّى لَكَ مِنَ النَّاصِحینَ» قصص/ 20 گفت: مردان فرعون مىخواهند تو را به قتل برسانند. حضرت موسى (ع) هم فرار كرد، در راه عدهاى چوپان را دید كه گوسفندانشان را آب مىدادند و دو دختر هم كنار ایستادهاند. به آنها گفت: «ما خَطْبُكُما» اینجا چه مىكنید؟ گفتند: «قالَتا لا نَسْقى حَتَّى یُصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیْخٌ كَبیرٌ» قصص/ 23 ما منتظر هستیم كه این مردان بزغالههایشان را آب بدهند، بعد ما برویم و به گوسفندهایمان آب بدهیم. از این مىفهمیم كه زنها هم مىتوانند در جامعه بیرون بیایند. اینها دختران حضرت شعیب (ع) بودند و مىفهمیم كه زنها هم مىتوانند كار كنند، چون آنها چوپانى مىكردند. زن و مرد با هم باشند ولى وقتى مرد هست زنها باید حریم بگیرند. گفتند: ما به این حیوانها آب نمىدهیم تا اینها كنار بروند. پس كار و تلاش و بیرون آمدن زن اشكال ندارد و فقط مخلوط شدنش با مردان اشكال دارد.

فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی عَلَى اسْتِحْیاءٍ قالَتْ إِنَّ أَبی یَدْعُوكَ لِیَجْزِیَكَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ لَنا : ناگهان یكى از آن دو (زن) به سراغ او آمد در حالى كه با نهایت حیا گام برمىداشت، گفت: «پدرم از تو دعوت مىكند تا مزد آب دادن (به گوسفندان) را كه براى ما انجام دادى به تو بپردازد.»قصص/ 25.

چرا در اسلام داشتن دوست دختر اشکال دارد؟

چرا ما نمی بایست دوست دختر داشته باشیم؟

گاهى آدم به یك كسى نگاه مىكند خوشش مىآید. روابط دختر و پسر چطورى است؟ میشه گفت ! حرام است. چون یا از اول حرام است. یا به حرام كشیده مىشود جز اینكه طرف یوسف باشد. جوانها مىگویند: رابطهى دختر و پسر چطور است؟ مىگویم: اگر یوسفى طورى نیست. مىگوید: من یوسف نیستم. مىگویم: پس احتیاط كن. صرف اینكه خواهر و برادر هستیم كه مشكل حل نمىشود. یا با اسم های دیگر روش الکی گذاشتن که حلال نمیکند، مىگویند: یك جگر فروش جگر را روى منقل گذاشت و شروع به باد زدن كرد. گربهها دور جگر آمدند. یك مرتبه گفت: بلاله بلال! مثلًا فكر كرد اگر به جگر بگوید: بلال، گربهها مىروند. مىگوییم: طلا بر مرد حرام است. مىگوید: نامزدى است. خوب اگر گفتى: نامزدى است حرام خدا حلال مىشود؟

در اسلام باید رابطه بین پسر و دختر در چارچوب شرع باشد، اسلام نمی فرماید که پسر نباید به دختر علاقه پیدا کند و یا با او ارتباط برقرار نماید، چرا که این غریزه (علاقه به جنس مخالف) هم همچون غرایز دیگر مثل گرسنگی و ... آفریده ی خداست و خدا هم چیزی را بدون حکمت نمی آفریند و لذا باید ارضاء گردد تا عوارضی همچون عدم تعادل روحی و یا اضطراب و عدم آرامش روحی، دامنگیر انسان نشود.

و از طرف دیگر بی بند و باری و ارضای غیر معقولانه این غریزه هم مفاسدی را بدنبال دارد که سعادت او را در دنیا و آخرت، خدشه دار می کند

.

اسلام نه رهبانیت را می پسندد که بدنبال سرکوبی غریزه جنسی است و نه حیوانیت را که در ارضای غریزه جنسی خود، حد و مرزی و چارچوبی را نمی شناسد ولذا هم ازدواج را تشویق نموده است و هم فرموده است هر نوع ارتباط جنسی باید در چارچوب ازدواج دائم یا موقت، باشد

.

و البته لازم است که ذکر گردد، ممکن است در جامعه یا عصری در اثر تعلیمات غلط، فطرت در نطفه خفه گردد و ندای او به گوش جان انسانها نرسد، و اینجاست که مفاسد روابط نامشروع باید برای مردم تبیین گردد که ما در ذیل به مواردی اشاره می کنیم

:

در این شیوه زندگی گرچه غریزه جنسی تا حدودی ارضا شده است

منتهی چون انسان موجودی است که هیچگاه سیر نمی گردد و همیشه بدنبال لذت جدیدتر و بیشتر است و این هم بخاطر تنوع طلبی اوست، اگر پایبند به اصل و قانونی نباشد که او را محدود کند، همیشه بدنبال لذت جدیدتری است و این موجب می شود که تمام وقت و امکانات انسان، صرف همینگونه کارها شود و در نتیجه استعدادهای دیگرش شکوفا نگردد مثلا انسان اگر بخواهد در زمینه علمی به جایی برسد، نباید ذهن خود را مشغول اینگونه کارها کند و...

 

داشتن دوست دختر باعث می گردد تا بنیان و نظام خانواده سست گردد و شوهر به زنش بی رغبت گردد و این مفسده ای است غیر قابل جبران چون نیاز انسانها، تنها در مسائل جنسی خلاصه نمی گردد، انسان علاوه بر نیاز جنسی، نیاز به همدمی دارد که با او از مشکلاتش بگوید و در کنارش آرامش پیدا کند و این آرامش در جایی غیر از کانون خانواده، دست یافتنی نیست.

داشتن دوست دختر خود عاملی است برای کم رنگ شدن محبت شوهر به زن و در نتیجه طلاق و ارضا نشدن نیازهای دیگر انسان. در کانون خانواده است که فرزندان مهر پدر و مادر را تجربه می کنند و در پرتو این محبتهاست که استعداد فرزندان شکوفا می گردد

.

آمار نشان می دهد که درصد زیادی از بزهکاران از کانون گرم خانواده بی بهره بوده اند پس می توان نتیجه گرفت که در اثر روابط نامشروع سلامت روحی زن و شوهر و کودکان به خطر می افتد

.

از هم گسیخته شدن نسل انسانها و انتشار بیماریهای گوناگون تناسلی همچون ایدز و... هم از مفاسدی است که بر داشتن دوست دختر مترتب است

.

و مفاسد دیگر که بیان همه آنها مجال دیگری را می طلبد و شما می توانید در این رابطه به کتابهای مذهبی مراجعه بفرمائید

.


  


:: بازدید از این مطلب : 197
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : خانم نصوحی
سه شنبه 15 مهر 1393

روابط دختر و پسر در اسلام

مصاحبه با حجت الاسلام و المسلمین سیف الله مداحی


سوال : لطفا بفرمائید روابط دختر و پسر در اسلام چگونه تعریف شده است ؟

جواب : سوال شما سوالیست کلی و اینکه گفته شود نظر اسلام درباره روابط دختر و پسر چیست به نظر من صحیح نمی باشد . لطفا جزئیات سوال را مشخص بفرمائید .

سوال : آیا از منظر اسلام یک دختر و پسر می توانند با یکدیگر صحبت داشته و یا همکار یکدیگر در یک محیط کاری باشند ؟

جواب : اصولا روابط دو فرد نامحرم در اسلام با حدود خاصی تعریف شده است .یک زن یا مرد و یا یک دختر و پسر تا حدودی اجازه دارند در کنار یکدیگر بوده و با یکدیگر صحبت نمایند اما این حدود خاص در اسلام چیست ، باید آشکارا بیان شود . به تحقیق اگر دو فرد نامحرم بخواهند در کنار یکدیگر کار نمایند همانطور که در محیط های اداری ما دیده می شود ، اگر فسادی در محیط کاری ایجاد نشود اشکال نخواهد داشت اما باید دید مصادق فساد چیست ؟

مصادیق فساد در روابط دو نامحرم :

در باب مصادیق مفسده در روابط دو فرد نامحرم باید ابتدا به حدیثی از حضرت موسی اشاره نمایم . این حدیث خیلی قابل دقت است .باید در آن تامل کرد . روزی شیطان به نزد موسی علیه السلام آمد . موسی از او پرسید چگونه بر فرزندان آدم تسلط پیدا می کنی ؟

شیطان گفت : من برای تسلط بر فرزندان آدم راهکارهای مختلفی دارم . اما سه چیز است که کمر انسانها را می شکند و من راحت بر آنها تسلط پیدا می کنم .

اول آنکه : کارهای نیک کوچک خود را بزرگ بشمارند

دوم آنکه : گناهانشان در نظرشان کوچک باشد

سوم آنکه : از خود و اعمالشان راضی باشند

موسی علیه السلام از اوپرسید :

چگونه نمی توانی بر یک انسان مسلط شوی ؟

شیطان گفت : قویترین حربه ی من برای مبارزه با فرزندان آدم یک چیز است و آن نگاه به نامحرم است . اگر بتواند با آن مبارزه کند دیگر من تسلطی بر او نخواهم داشت .

خب ببینید اولین چیزی که از حربه های شیطان علیه جوانان است همین نگاه به نامحرم است در یک محیط کاری اولین مقدمه شروع کار با نگاه شروع می شود .

وقتی یک زن و مرد نامحرم در کنار یکدیگر قرار می گیرند خیلی کم پیش می آید که آنها به یکدیگر نگاه نکنند . مسلما این نگاه ها چه برای پیر چه برای جوان، چه برای مرد و چه برای زن، چه با قصد و چه بی قصد آثار و تبعاتی را به همراه خواهد داشت .

یک نگاه به قول رسول اکرم تیریست زهرآلود از جانب شیطان . و این نگاه ها قلب آدمی را مریض می سازد .پس اگر بخواهیم نظر اسلام را درباره روابط کاری زن و مرد و یا دختر و پسر بدانیم باید بگوئیم محیط کاری ایده آل همان محیطیست که زنان در کنار هم و جدا از مردان و مردان کنار هم جدا اززنان باشند .

یکی از مسائلی که به نظر من اینقدر فساد در جامعه زیاد شده است همین دلیل است که زنان و مردان جوان در یک محیط در کنار هم به کار مشول می شوند . شاید بگوئید این مسئله را افراد امَل می گویند ولی باید بگویم که کار کردن زن و مرد در کنار یکدیگر خالی از اشکال نیست . باید محیطی توسط دولتمردان ایجاد شود تا جوانان بیکار در کنار هم جمع شوند و مشغول کار شوند نه اینکه یک پسر یا دختر بخاطر اینکه کار ندارد بیاید در کنار جنس مخالف خود مجبور به کار شود .باید محیطهای جداگانه برای کار دختران و پسران فراهم شود . و این وظیفه ی دولت است . شش سال پیش طرحی به آقای خاتمی ارجاع داده شد که صورت آن طرح را من دیدم و در آن ظرف مدت یکسال مشکل بیکاری جوانان با بودجه ی خودشان حل میشد اما دریغ از ذره ای بذل توجه آقای خاتمی به این طرح .شاید هم اصلا طرح به دست ایشان نرسیده بود.ولی به هر حال اینهم انتقادی که به دولت ایشان وارد است . میلیونها جوان بیکار دختر و پسر داریم که مجبورند برای درآوردن نان در یک محیط مشغول کار شوند . بگذریم .

در کنار هم بودن دختر و پسر در محیط کاری خالی از اشکال نیست و چه بسا همین نگاههای کاری به انحراف کشیده شود . چه بسیار دیده می شود که در محیط های کاری چقدر جوانان دختر و پسر با یکدیگر به بهانه ی کار دوست می شوند . سپس عاشق می شوند و بعد هم ازدواج می کنند و دست آخر مدتی پس از ازدواج کارشان به طلاق کشیده می شود . چرا که عشقشان از روی شناخت نیست بلکه دقت به ظاهر فرد است .

نمی خواهم مثال بزنم اما بد نیست که اشاره ای به یکی از این محیط های کاری خوب داشته باشم . یکی از محیط های کاری خوبی که من سراغ دارم که بسیار به این مسئله اهمیت داده می شود کانون فرهنگی آموزش است . محیط کاری خانم ها و اقایان اخیرا کاملا جدا شده و به صورت جدا از هم فعالیت می کنند و این جای تقدیر و تشکر دارد از چند جهت :

اول : اینکه فرصت شغلی زیادی برای جوانان اعم از دختر و پسر ایجاد شد

دوم اینکه: محیط کاری زنان و مردان کاملا از هم جدا شد .

خب این خیلی خوب است باید از مدیریت کانون تشکر کرد اما هنوز هم دیده می شود که با این همه پیگیری مدیران برخی دختران ، پسرانی هستند که مجرد بوده و ... و هنوز به بهانه های کاری روابط غیر کاری در آنها دیده می شود . خب باید انتقاد کرد .آقای قلم چی باید بداند که هنوز با نام پشتیبان و پشتیبانی در کانون مفسده ایجاد می شود . جلوی این مفسده را باید گرفت . مدیران کاملا ، زن و مرد و پسر و دختر باید از هم جدا شوند .

در میان بحث، کانون فرهنگی را مثال زدم که بگویم اینها با این همه مراعات بازهم وقتی دختر و پسر را در کنار هم قرارا می دهند نمی توانند کنترل کنند حال شما ببینید وضعیت در شرکت های خصوصی چگونه است . ؟ به زن به دید یک کالا نگاه می کنند و وقتی استخدام می کنند بعد از یکی دوماه می بینند که طرف محجبه است عذرش را می خواهند .

وای بر این افراد ! خدا می داند چه عذابی در انتظار آنهاست و من همه ی فریادم را سر دولت می زنم که آقای خاتمی ! چرا چنین محیط کاری سالمی برای زنان و مردان ایجاد نشد . ؟ در روز قیامت در درگاه الهی مسول هستید و باید پاسخگو باشید .

یک نظریه ی شخصی دارم درباره اینکه چرا در طول مدت ریاست جمهوری آقای خاتمی اینهمه فساد زیاد شد ؟

خیلی ها می گویند : ماهواره ، آزادی و ... اما من چیز دیگری می گویم

گرچه ماهواره و دم از آزادی زدن و ...بی اثر نیود اما عمده دلیل اینهمه فساد به نظر من چیز دیگریست.

دلیل عمده فساد و عدم پذیرش نصیحت در جوانا ن ، استفاده از مال شبهه ناک و یا مال حرام است . پولی که با مقدمه فساد و نگاه لذت آمیز با نامحرم بدست آید مسلما حرام بوده و خوردن آن نیز قلب را قسی می کند و باعث گناهان فراوان می شود . همین را گفته باشم و بگذرم . در خانه اگر کس است یک حرف بس است .

یکی دیگر از مصادیق فساد در روابط نامحرم به انحراف کشیده شدن رابطه می باشد چه بسا در بسیاری از محیط های اداری این به فساد کشده شدن رابطه را دیدم و دیدم که زن شوهر دار با مرد زن دار رابطه ایجاد کردند و هردو پس از طلاق از همسران خویش با یکدیگر ازدواج کردند و وقتی از آن مرد سوال کردم چرا همسرت را طلاق دادی و با این زن که 7 سال از تو بزرگتر است ازدواج کردی گفت : عاشق نگاههای معصومانه و لبخند دلربای این زن شدم .

تا در محیط کاری،زن و مرد مختلط نباشد و ... هیچوقت چنین مفسده هائی بوجود نخواهد آمد.

vd f آری باید به حدیث فوق بسیار دقت کرد . اگر شیطان از طریق ارتباط با نامحرم بر شما تسلط پیدا نکند، دیگر سخت خواهد توانست تسلط پیدا کند . مواظب باید بود . چشمها را باید حفظ کرد . اگر دستورات اسلام را درست اجرا کنیم جامعه ما آباد خواهد شد . هر عیب که هست زمسلمانی ماست

سوال : ببینید حاج آقا اینگونه که شما صحبت می کنید خیلی از جوانان ما نمی پذیرند .

جواب : خیلی از اخوند نماها سر جوانان ما را کلاه کذاشته اند . جوان باید بداند

در قبال عملی که انجام می دهد چه عقوبت دنیائی و اخروی در انتظار اوست .

مگر باید به جوان دروغ گفت ؟ باید بگوئیم ارتباط با نامحرم مشکلی ندارد ؟ نه آقا جان چنین نیست که شما می گوئید .

سوال : بسیاری از روانشناسان میگویند : لازمه ی سنین بلوغ تا قبل از از دواج اینست که یک پسر با یک دختردر ارتباط باشد تا از اضطرابهای درونی جوان کاسته شود . سنین بلوغ برای جوانان سنین حساس و پر اضطرابیست که ارتباط با یک جنس مخالف می تواند از این اضطراب درونی بکاهد . رابطه یک پسر با یک دختر می تواند اضطرابهای هر دو طرف را کم کرده و جامعه را از فساد بازدارد که فقط یک پسر با یک دختر در ارتباط بوده و دنبال شخص دیگری نباشد .

جواب : قسمتی از حرف شما تا حدی درست و قسمت دیگر آن کاملا اشتباه است . اما قسمته نیمه درست آن :

وقتی یک جوان که کوهی از انرژی است با دختری آشنا شود ، این آشنائی تا حدی می تواند از اضطراب درونی او بکاهد اما این آرامش دائمی نخواهد بود و بسیار زود هنگام پایان خواهد یافت . برای روشن تر شدن مطلب بیان مثالی را لازم میدانم :

شما سر درد می گیرید . بسیار این درد شما را آزار می دهد . سعی می کنید که درد را آرام کنید . یک قرص استامینفون مصرف می کنید . ساعتی بعد درد سر شما آرامش پیدا می کند . اما همین قرص عوارض جانبی فراوانی به همراه خواهد داشت . رابطه ی دخترو پسر نامحرم به همین گونه است . ممکن است در بدو آشنائی از اضطرابهای درونی هردو طرف کاسته شود اما بعدها همین رابطه اثرات مخربی خوهد داشت بهترین نوع اشباع این رابطه از طریق ازدواج است و تمام این رابطه ها به انحراف کشیده خواهد شد.

ور در اینجا یک پیشنهاد برای پدر و مادر ها :

اگر می بینید که می توانید فرزندانتان را برای ازدواج و اداره زندگی کمک نمائید و آنها از لحاظ فکری به این رشد و بلوغ رسیده اند که بتوانند زندگی را اداره کنند هر چه زودتر مقدمات ازدواج آنها را فراهم آورید . دام برای جوانان ما بسیار است . باید مواظب بود که عزیزانمان به آغوش بیگانه نروند.که اگر بروند وای بر ما که مقدمات این مفسده را فراهم کرده ایم .بازهم دولت در فراهم کردن مقدمات ازدواج برای جوانان نقش بسزائی خواهد داشت اما حیف و صد افسوس ....

اما در باره قسمت کاملا اشتباه سوال شما : انجائی که می فرمائید: آآآ « . رابطه یک پسر با یک دختر می تواند اضطرابهای هر دو طرف را کم کرده و جامعه را از فساد بازدارد که فقط یک پسر با یک دختر در ارتباط بوده و دنبال شخص دیگری نباشد .»

این سخن کاملا اشتباه است . اگر چنین اتفاقی بیفتد و دختری با پسری در ارتباط باشد که این رابطه با مقدمه حرام شروع شود مسلما و به تحقیق پایدار نخواهد بود و هم دختر به انحراف کشیده خواهد شد و هم پسر . اگر پسر و دختر به یکدیگر به چشم همسر نگاه نکنند این رابطه پایدار نخواهد بود و روابط بعدی را رابطه های قبلی سهل الوصول می کند.

سوال : پس به نظر شما دختر و پسر نباید با هم رابطه داشته باشند ؟

جواب : نمی دانم چرا این سوالها را از من آمدید و پرسیدید ؟! شاید به این خاطر که فکر می کردید من آخوندی روشنفکر هستم و یا اینکه روابط من با مراجعین دختر و پسر بسیار مهربانانه است ؟! نمی دانم ولی این را قاطعانه عرض می کنم . دلیلی برای روابط دوستانه بین دختر و پسر وجود ندارد تا قبل از ازدواج . و حس دوست داشتن و عشق باید بعد از ازدواج بوجود بیاید .

خیلی از جوان ها را دیده ام که می گویند : من باید عاشق همسرم بشوم و بعد با او ازدواج کنم و همین دلیل باعث دوستی وی با دختر یا پسر نا محرمی می شود . ولی برادرانه به همه ی جوانان این مرزو بوم عرض کنم :

عشق حقیقی به همسر پس از ازدواج بوجود می آید و تمام عشق های قبل از ازدواج که از طریق دوستی ایجاد شده پایدار نخواهد بود .

برادر عزیزم ! خواهر بزرگوارم !

این جمله را از برادر کوچکت قبول کن که : اگر پسری آمد و گفت من از شما خوشم آمده ، بدان که دروغ می گوید . اگر می خواهی ادعای اورا ثابت کنی بگو: اسلام برای هر چیزی راه حلی قرار داده ، اگرخوشت می اید و قصدت سوء استفاده نیست با پدر و مادرت بیا بنشینیم تا صحبت کنیم و اگر لایق و هم سطح هم بودیم ازدواج خواهیم نمود .

و در پایان عرایض هم یک تذکر به همه آنان که ارزشهای جامعه را زیر پا نهاده اند :

تو که آرامش جامعه برایت مهم نیست !

تو که برای لذت نفس خود دست به هر کاری می زنی !

تو که ناموست برایت اهمیتی ندارد !

تو که هر روز چشمانت دنبال نا محرم است !

بدان ! خدا اینهمه نعمت به تو داده و تو آنها ار با گناه کفران می کنی ؛ اگر روزی خدا هم در صدد جبران اینهمه ناشکری تو برآمد و پس از سالها که ازدواج کردی و ... اگر فرزندی معلول خدا بتو داد ؛ آیا توان نگهداری آنرا خواهی داشت ؟؟!. یک روز به آسایشگاه معلولین برو و عقب مانده های ذهنی راببین و اگر دیدی تحمل نگه داری یک فرزند چنین را دارای به اعمال زشتت ادامه بده.

اصلا می دانی می خواهی جواز گناه کردن را برایت بگویم ؟

که راحت باشی و هر چه می خواهی گناه کنی ؟

سه کار انجام بده وهر چه می خواهی گناه کن

1 – برو به جائی که خدا ترا نبیند

2 – روزی خدا را استفاده نکن

3 – به جائی برو که ملک خدا نباشد.

و سوال آخر : آیا ختر و پسر می توانند با یکدیگر صیغه محرمیت بخوانند تا از گناه هم در امان باشند ؟

جواب : دختر فقط و فقط با اجازه ی پدر(یا ولی دختر ) می تواند با پسر نامحرم صیغه ی محرمیت بخواند در غیر اینصورت( عدمرضایت ولی ) دختر با پسر نمی توانند صیغه محرمیت بخوانند . اما اگر پدر دختر اجازه داد که دخترش با فرد نامحرمی صیغه ی محرمیت بخوانند آنوقت اشکال ندارد . بازهم تاکید می کنم برای محرمیت بین دختر و پسر حتما رضایت ولی دختر که پدر یا پدر بزرگ و ... هستند ؛ شرط می باشد



:: بازدید از این مطلب : 147
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : خانم نصوحی
سه شنبه 15 مهر 1393

وابط دختر و پسر در ایران;نقش خانواده درکاهش روابط دختر و پسر

 

مصاحبه شونده: سبحان امامی

 

چکیده: روابط دختر وپسر در شهرهای بزرگ به دلیل کنترل کم‌تر، بیشتر است. هر چه از روستاها و شهرستان‌ها به سمت شهرهای بزرگ می‌رویم، آمار دوستی‌ها سیر صعودی طی می‌کند و با گذشت سال‌ها، این سیر رو به فزونی رفته است. اما این بدان معنا نیست که همه دخترها و پسرها دوستانی دارند؛ البته مراتب هم فرق می‌کند. عوامل رفاهی، مانند تلفن همراه و کلاس‌های مختلف در افزایش این روابط بسیار مؤثر است. طی گفت و گویی از نظر دکتر محسن ایمانی در مورد روابط دختر و پسر در ایران و چگونگی ان آگاه می شویم.

دکتر محسن ایمانی عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس است. از وی مقالات و همچنین کتاب‌هایی با عناوین «بررسی ابعاد تربیتی و روانشناختی دوران عقد»، «شیوه‌های شناخت و گزینش همسر»، «آسیب شناسی مطالعه»، «کلاس‌اولی‌ها» و «تربیت عقلانی» به چاپ رسیده است.
             واقعیت جامعة امروز ایران درخصوص روابط دختر و پسر چیست؟
این روابط، در شهرهای بزرگ به دلیل کنترل کم‌تر، بیشتر است. هر چه از روستاها و شهرستان‌ها به سمت شهرهای بزرگ می‌رویم، آمار دوستی‌ها سیر صعودی طی می‌کند و با گذشت سال‌ها، این سیر رو به فزونی رفته است. اما این بدان معنا نیست که همه دخترها و پسرها دوستانی دارند؛ البته مراتب هم فرق می‌کند. عوامل رفاهی، مانند تلفن همراه و کلاس‌های مختلف در افزایش این روابط بسیار مؤثر است.
 آیا منظور شما این است که این رویداد در فضای مدرن بیشتر مشاهده می‌شود؟
البته تنها مربوط به فضای مدرن نیست، کم و بیش و با شدت و ضعف در همه جا وجود دارد. جایی که رفاه بیشتر است این پدیده نیز بیشتر مشاهده می‌شود. برای مثال کامپیوتر، امکان چت کردن و ایمیل کردن را ایجاد می‌کند که چنین امکاناتی زمینه را برای ظهور این روابط آماده‌تر می‌نماید.
 آیا روابط دختر و پسر واقعیتی است که در همة جوامع اتفاق می‌افتد، یا یک سیر می‌باشد؟
ارتباط دختر و پسر در همة جوامع وجود دارد، اما در هر فرهنگ و جامعه‌ای به نحوی خاص ظهور می‌کند. در مالزی ارتباط‌ها چندان پیشرفته نیست. در بعضی مناطق حریم‌ها بازتر است و در بعضی مناطق که سنتی‌تر هستند، این روابط محدودتر می‌باشد. درامریکا، مسیحی‌ها به نسبت افراد دیگر که دیندار نیستند، بیشتر خود را کنترل می‌کنند و البته مسیحیان کاتولیک مقیدترند. خانواده‌های یهودی نیز سعی می‌کنند کنترل‌ بیشتری داشته باشند. در واقع این دو با هم رابطه عکس دارند، هرچه فرآیند مذهب قوی‌تر می‌شود، ارتباط‌ها نیز رنگ می‌بازند‌ و هر چه اندیشة مذهبی افول می‌کند، این روابط بیشتر می‌شوند. این دو با هم رابطة عکس دارند. هر چه فضا مذهبی‌تر باشد روابط کمتر و بالعکس است.
در ترکیه نیز میزان کنترل خانواده، حساسیت‌ها و اخلاقیات تأثیرگذار بوده است. هر چه بافت این کشور به سمت اروپا می‌رود، حجاب ضعیف‌تر می‌شود، دخترها و پسرها آزادتر هستند؛ و همچنین هر چه کنترل خانواده بیشتر بوده، این روابط کم‌تر دیده شده است.
در شکل‌گیری این روابط و میزان آن‌ها،‌ عوامل مختلفی دخیل هستند. یکی از این عوامل، مذهب می‌باشد. شأن، منزلت و جایگاه خانوادگی نیز عامل مهمی است. در خانواده‌هایی که شأن  بالایی دارند، روابط دختر و پسر پیشرفته نیست و همچنین آگاهانه و بدون اغفال می‌باشد. اما در خانواده‌هایی که آگاهی کم‌تری دارند، اغفال دختران و پسران بیشتر اتفاق می‌افتد و روابط آن‌ها  پیشرفته‌تر است.
جایگاه این موضوع در ذهن افراد جامعه هم تفاوت دارد. برای مثال تا 30 سال پیش در امریکا اگر دختر و پسری می‌خواستند با هم بیرون بروند، یک نفر با آنها می‌رفت. آن‌ زمان اخلاقیات در جامعه قوی‌تر بود. هرچه به سمت گذشته می‌رویم، دوستی‌ها کم‌تر است، اما هر چه به سمت زندگی مدرنیته پیش می‌آییم، این روابط نیز بیشتر می‌شود.
 آیا در اجتماع بشری، روابط دختر و پسر امری طبیعی است یا فرآیندی می‌باشد که این عامل مسبب آن هستند؟
از منظر علم روان‌شناسی، جهت‌گیری خاصی با هم ندارند. اما دو جنس به هم نیاز دارند.  روان‌شناسی و علم جنبه ارزشی ندارند. کار علم بررسی رابطه متغیرها است که اگر این ارتباط‌ها باشد، چه می‌شود یا چه نمی‌شود. در وهلة بعد که به موضوع با نگاهی ارزشی می‌نگریم، به دین و فلسفه محتاجیم. علم می‌گوید این دو جنس به هم نیاز دارند، اما دین می‌گوید این نیاز چگونه باید تأمین و کانالیزه شود.
 قبل از این‌که بخواهیم ارزش‌‌گذاری کنیم، لطفاً موضوع را تحلیل بفرمایید و از نظر تاریخی نیز آن را بررسی کنید؛ ایده‌های کمونیستی که درصدد ساختن آرمان‌شهر و حذف خانواده بودند، این تئوری را داشتند که همه با هم ارتباط داشته باشند؛ در این شرایط فرزندان  بیرون از خانواده رشد می‌کردند. نظر شما چیست؟
 در اندیشة افلاطون نیز بحث اشتراک زن وجود دارد. البته منتقدین زیادی  نظر افلاطون را نقد کرده‌اند، زیرا او فیلسوفی اخلاقی بود، و نباید چنین نظری می‌‌داشت. انگلس هم در کتاب «منشأ خانواده» از اشتراک زن سخن گفته بود. اما یافته‌های علمی بعدها ثابت کرد که این ایده‌ها به شکست خواهد انجامید. همان‌گونه که مبانی نظری و تئوری کمونیسم با شکست مواجه شد، این تئوری هم شکست خورد و در عمل‌ هیچ جامعه‌ای به آن سمت نرفت.
به دلیل شکست این تئوری‌ها، چنین روابطی را در داخل خانواده تعریف کرده‌اند.
بله؛ البته شکل خانواده، الزاماً مانند خانوادة ایرانی نیست. ممکن است در فرهنگ غربی، خانواده‌ای وجود داشته باشد که در آن چند مرد و چند زن با هم زندگی کنند؛ در همین نگاه پوزیتیویستی که در آن ارزش‌ها جایگاهی ندارند، تعدد روابط، مشکل ایجاد می‌کند؛ برای مثال بیماری‌های مقاربتی مانند ایدز و هپاتیت در چنین جوامعی رشد داشته است. براین اساس غربی‌هایی که با یافته‌های علمی سروکار دارند، در آموزش‌‌های خود تأکید می‌کنند رابطه باید با یک نفر باشد و این همان چیزی است که تعهد ایجاد می‌کند و در آموزه‌های دینی نیز به شخص سفارش می‌شود که به دنبال روابط بیش از حد نرود و رفتارهای خارج از عرف انجام ندهد. بشر بعد از سال‌ها  فراز و نشیب، با بررسی‌های خود، و با توجه به بررسی یافته‌های علمی، به این نتیجه رسیده است، در حالی که خداوند قبلاً این آموزه‌ها را ابلاغ فرموده است. بشر برای رسیدن به این یافته‌ها، ممکن است بسیاری از سعادت‌ها را از دست بدهد، اما دین قبل از همه‌،‌ این دستورات را به بشر ابلاغ کرده بود تا سعادت او را تأمین کند. ادیان الهی که از جانب خداوند و بر اساس علم او هستند، سعادت بشر را تضمین می‌کنند، بنابراین در خانواده‌هایی که دیندار هستند، ‌این مشکلات کمتر وجود دارد، و حتی روابط زوجین هم بهتر است.
 درایران نیز این روابط در میان خانواده‌های مذهبی، یا وجود ندارد، یا اگر هست در راستای ارزش‌های خانواده می‌باشد. البته امروز در کشور ما روابط دختر و پسر روند فزاینده‌ای دارد.
در میان صحبت‌هایتان به عواملی که باعث نزول روابط دختر و پسر بود اشاره کردید؛ از جمله دین، اخلاق،‌ کنترل خانوادگی و اجتماعی،‌ شأن و جایگاه خانواده و علم؛ این موارد،‌ عواملی سلبی هستند که باعث کنترل این روابط می‌شود. برایم جالب بود که در یک تحقیق علمی، دختران باکره دانشگاه میشیگان در رشته‌های مختلف مورد بررسی قرار گرفتند. در رشته هنر 98 درصد دختران، باکره نبودند، اما در رشته ریاضی همه دختران باکره بودند. این مسئله به مذهب،‌ خانواده و اخلاق ربطی ندارد، زیرا از هر خانواده‌‌ای در این رشته‌ها وجود دارند. بنابراین غیر از عوامل سلبی، ‌عوامل دیگری هست شاید به قول فرمایش شما منزلت اجتماعی در رشته‌ای خاص، علت این امر باشد. درباره عوامل کاهش میزان روابط دختر و پسر چه نظری دارید؟
     البته این آمار نمی‌تواند کاملاً‌ درست باشد. البته هنر شاخه‌های مختلفی دارد و در معانی مختلفی استفاده می‌شود؛ برای مثال مذهبی‌ها کمتر وارد رشته هنرهای نمایشی می‌شوند. بسیاری ازخانواده‌های مذهبی در امریکا به فرزندانشان اجازه نمی‌دهند وارد هنرهای مبتذل شوند؛ اما رشته ریاضی را اجازه می‌دهند. لذا مذهب می‌تواند نقش مهمی داشته باشد.
گزارشی را مطالعه می‌کردم که در آن کلیفانو، وزیر بهداشت امریکا، که در تحقیقی روی دو گروه کار ‌کرده بود، اذعان می‌داشت 95 درصد مردم به خدا معتقدند، هر چند ایمان در افراد مختلف شدت و ضعف دارد؛ اما فقط 35 درصد درمان‌گرها چنین باوری دارند. بنابراین نمی‌توان گفت مذهب در اندیشه ریاضی‌خوانان یا در هنرمندان وجود ندارد.
    شما عوامل سلبی را بیشتر مؤثر می‌دانید یا عوامل ایجابی را؟
    مذهب هم جنبه‌ ایجابی دارد و هم جنبه سلبی، اما آموختن مذهب جنبه ایجابی دارد. پس ما چه کنیم که بچه‌ها گرفتار این مسائل نشوند؟ بدون ذکر این پیامدها، نمی‌توانیم آن‌ها را منع کنیم. ما باید رابطه را از ارتباط متمایز نماییم. اگر دختر نوجوانی از پسر نوجوانی آدرس بپرسد، چون این ارتباط بدون قصد لذت است و در دیانت هم مشکلی ایجاد نمی‌شود، اشکالی ندارد. اگر ارتباط بر اساس چارچوب اخلاقی و دینی رفتار باشد، اشکالی ندارد. اما آنجا که این ارتباط به رابطه تبدیل می‌شود، مشکل‌ساز است. قصد لذت هر چند به روابط جنسی هم نینجامد خارج از مرز دیانت است. من با برخی از این دختر و پسرها ارتباط دارم؛ آن‌ها غالباً روابط پیشرفته‌ای ندارند.
   آنچه در جامعه ما بعد از انقلاب اتفاق افتاد، این بود که تا بیش از یک دهه، آنچه از نگاه کارشناسان، خانواده و اجتماع مذمت می‌شد، همان ارتباط بود؛ بعد از جنگ، رابطه بین دختر و پسر مطرح شد. شاید یکی از علت‌های آن این بود که سن ازدواج بالا رفته، و رابطه دختر و پسر را نیز باید زیر 30 سال تعریف کرد و نه زیر 25 سال.
برنامه کلان دولت‌های قبل در مسائل کلان بود؛ برای مثال به مسائل کلان اقتصادی وسیاسی می‌پرداختند، اما طرح امنیت اجتماعی یکی از فعالیت‌های دولت نهم است. به نظرشما آیا دولت باید در این زمینه‌ها برنامه‌ داشته باشد و دخالت کند؟
     وقتی بحث دولت اسلامی را مطرح می‌کنیم، انتظار داریم در امور عمومی و اجتماعی حساس باشد؛ اما دخالت در رابطه خصوصی افراد، در حیطه وظایف دولت نیست. وقتی یک موضوع، حالت اپیدمی پیدا می‌کند و گسترش می‌باید، دولت قطعاً باید نسبت به آن واکنش نشان دهد و طرح و برنامه داشته باشد. اگرجامعه‌شناسانه برخورد کنیم، باید بگوییم آنجا که افراد از هنجارهای اجتماعی فاصله می‌گیرند، دولت باید با کجروی‌ها برخورد کند؛ اما برخورد دولت، باید برخوردی فرهنگی باشد. برای مثال از طریق آموزش و پرورش و رسانه‌ها، جوانان را از آسیب‌های این روابط آگاه نماید. از این جهت آموزش و پرورش که ارگانی دولتی است، دخالت می‌کند. به نظر من باید  تفاوت ارتباط و رابطه برای نوجوانان روشن شود، و بیان این مطالب خوب است. از طرفی خانواده‌ها نیز وقتی نوجوانانشان با مشکل برخورد می‌کنند، نگران می‌شوند.
دولت وظیفه دارد امنیت در معنای کلان را در جامعه برقرار کند. لذا باید تدابیر مناسبی اتخاذ نماید تا افراد از این روش‌ها استقبال کنند. برای مثال  به خانواده‌ها از طریق مشاوره آگاهی دهد. رسانه‌ها هم می‌تـوانند از طریق آگاهی، آموزش و حتی فیلم‌ها مؤثر باشند و موارد تحریک‌کننده را حذف نمایند. سازمان تبلیغات و وزارت ارشاد که وجوه دیگری از دولت هستند نیز می‌توانند بسیار مؤثر عمل کنند. به نظر من دولت می‌تواند در این زمینه نقش بسیار قوی داشته باشد؛ اما طرح امنیت اجتماعی آخرین مرحله است. باید با کسانی که در ملأ عام هنجارشکنی‌های غیر متعارف انجام می‌دهند،  برخورد شود؛ البته  مراکز فرهنگی سهم بیشتری دارند.
اگر تهیه امکانات فرهنگی و ورزشی، و پرکردن اوقات فراغت، وظیفه دولت است، باید تعداد باشگاه‌ها به میزان کافی باشد. تنوع کتاب‌ها برای نوجوانان کم است و کتاب‌ها به زبان بزرگسالان است. مخاطب فیلم‌ها، بیشتر بزرگسالان هستند، نه نوجوانان؛ اغلب هنرپیشه‌ها نیز بزرگسال هستند. بنابراین برخوردها باید متعادل و متناسب بوده، به قصد اصلاح باشد و فرد نیز احساس کند که از این طریق آگاه شده است.
   اگر دولت بخواهد در راستای سیاستگذاری‌های کلان فعالیت کند، چه پارامترهایی را باید در نظر بگیرد؟ برای مثال قانون کلانی در مجلس وجود دارد که بر مبنای آن نباید هیچ یک از مصوبات به ضرر خانواده باشند. این یک سیاستگذاری کلی است. در این راستا برنامه‌های فرهنگی نیز باید در روند توسعه سنت‌ها قرار گیرد نه مدرنیته؛ ما در خصوص روابط دختر و پسر به چه سیاست‌های کلانی نیاز داریم؟
  در مواجهه با این موارد علاوه بر سیاست‌های کلان، به سیاست‌های خرد هم نیازمندیم. برای مثال برخوردهای پلیس  نسبت به افراد مختلف، تفاوت دارد.
 یکی از مسائل کلانی که باید مد نظر قرار گیرد، بحث ازدواج است. در جامعه ما سن ازدواج بالا رفته است و باید برای حل این بحران، بیندیشیم. به هر حال دختران در نه سالگی و پسران در 15 سالگی بالغ می‌شوند. پسران در 18 سالگی به رشد فکری می‌رسند، اما آیا کار، درآمد و مسکن دارند؟ لذا در سیاستگذاری‌ها باید به این‌گونه نیازها توجه شود.
 در جامعه ما جوانان زیادی در سن ازدواج هستند، اما آمادگی ازدواج ندارند. برای مثال در مجلس مصوب شد که اگر پسری در زمان خدمت سربازی ازدواج کرده باشد سعی شود که در شهر خود خدمت کند. اما مشکل ازدواج فقط بحث سربازی نیست. جوانی که در سن ازدواج است؛ اما نمی‌تواند ازدواج کند چگونه می‌‌تواند غریزه جنسی را مهار کند؟ یا باید میل جنسی را سرکوب نماید، یا خود ارضایی می‌کند، و یا به نوامیس دیگران تجاوز می‌نماید، که هیچ کدام از این‌ها، راه حل مناسبی نیستند؛ قرآن می‌فرماید کسانی که امکان ازدواج ندارند، عفت پیشه کنند که خداوند از فضل خویش آنها را بهره‌مند می‌کند. اما این غنا،‌ غنای فردی است. دولت باید اقداماتی انجام داده، و مردم را تشویق کند تا برای ازدواج سرمایه‌گذاری کنند، و جلب مشارکت‌های مردمی، مساعدت خیرین و حمایت NGOهایی که در این زمنیه کار می‌کنند را دریافت نماید. باید با فعالیت‌های فرهنگی، هدف ازدواج و ضرورت‌ آن در سن پایین را تبیین نمود.
 
آیا دولت می‌تواند به عنوان راه‌کار جلوگیری از روابط دختر و پسر،‌ بحث ازدواج را مطرح کند زیرا هر جا ازدواج صورت گیرد، روابط دختر و پسر کم‌تر است. غیر از کاهش سن ازدواج،  قوت بخشیدن به بنیادهای فکری و مذهبی نوجوانان بسیار مهم است. اگر می‌بینیم که این روابط در حال گسترش است، به دلیل شکل نگرفتن بنیادهای مذهبی است. مذهب یک مهار درونی است و نمی‌توان تنها با برخوردهای بیرونی فرد را کنترل کرد.
اگر بخواهیم فکر نوجوان انسجام یابد، باید از جلسات مذهبی استفاده کنیم، چنین نباشد که این مجالس، منحصر به روضه‌خوانی و مداحی باشد. در جلسات مذهبی باید، بحث اندیشه‌ای و تفکر پررنگ‌تر باشد تا معرفت نوجوان رشد کند.
 روش‌های بیان پیامد دوستی‌‌ها بسیار مهم هستند. این پیامدها باید تبیین شود؛ البته نه فقط از طریق نصیحت، بلکه لازم است یک کار تطبیقی میان جوان‌های اوایل انقلاب با جوانان امروز صورت گیرد و زندگی‌ها را بررسی کند؛ یا مقایسه‌ای میان ایران و کشوهای غربی انجام شود و یا حتی میان گروه‌هایی که چنین روابطی دارند و گروهی که این روابط را ندارند، تحقیق گسترده‌ای انجام شود تا نشان دهد کدام موفق‌تر بوده و آرامش بیشتری داشته‌اند. کسانی‌که عاقلانه زندگی می‌کنند، کمتر دغدغه فکری دارند. بسیاری از افسردگی‌ها و اضطراب‌ها، از همین روابط ناشی می‌شود. باید بازخورد و نتیجه چنین روابطی را به جوان‌ها و والدین آنها نشان داد. والدین نیز باید نسبت به ازدواج جوانان حساس باشند. یکی از حقوقی که فرزند بر گردن پدر دارد، فراهم کردن امکان ازدواج اوست.
توسعه بحث پوشش و آگاهی‌دهی در مورد آسیب‌های آرایش و خودنمایی هم می‌تواند از جمله اقدامات باشد. البته نیاز به خودنمایی و جلب توجه در ذات دختران وجود دارد، اما بعضی با آرایش و نوع لباس، خودنمایی‌ می‌کنند و برخی دیگر با تحصیلات ابراز وجود می‌نمایند. باید به خودنمایی دختران جهت داد و اصالت پوشش را برای آنان تبیین نمود تا بدانند که ما فرهنگی غنی داریم.
باید فرهنگ پوشش را با فرهنگ برهنگی مقایسه کرد. فیلم‌هایی وجود دارند  که روابط آزاد و فرهنگ برهنگی را نشان می‌دهند و این صنعت بسیار هم پردرآمد است. چنین فیلم‌هایی نوجوانان را درگیر می‌کنند. گاهی نوجوان با دیدگاهی متضاد مواجه می‌شود برای مثال یک روانشناس خود ارضایی را مجاز می‌داند و روانشناس مقید آن را منع می‌کند. بنابراین باید با راه‌کارها و سیاست‌های همگون، نوجوان را هدایت کرد. حتی بزرگ‌ترها هم باید گفتمان واحدی داشته باشند.
   با توجه به آنچه فرمودید، فعالیت‌های  نظام را در خصوص روابط دختر و پسر چگونه ارزیابی می‌کنید؟
  به نظر من برنامه‌های دولت کافی نیست. سرمایه‌گذاری‌ها با وسعت مشکل تطابق ندارد. به نظر من صاحبنظران باید بیشتر با هم گفتگو و تعامل داشته باشند مراکزی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی، سازمان تبلیغات و وزارت ارشاد اسلامی باید بیشتر سرمایه‌گذاری کنند.
    ارتباط دولت در همین بخش خاص، با نهادهای علمی و دانشگاه‌ها به چه میزان است؟
   کارهای علمی شبیه پایان‌نامه‌ها در دانشگاه‌ها انجام شده است که دولت نیز از آنها حمایت می‌کند، اما وسعت نیاز جامعه با محصولات تولید شده متناسب نیست و دستگاه‌های سرمایه‌گذاری و دانشگاه‌ها نیز باید برای تولید این آثار بیشتر تلاش کنند. و آثار را تبلیغ نمایند. جایی مانند سازمان ملی جوانان که آثار تولیدی با این موضوعات و عناوین دارد برون رفت زیاد ندارد و یا اگر برون رفتی وجود دارد، اطلاع‌رسانی از چگونگی و زمان برنامه‌ها کم است. باید اطلاعات در مورد جوان‌ها و سیاست‌های موجود، و نیز روند فعالیت‌های انجام شده را  در اختیار کسانی که با جوانان سروکار دارند،‌ قرار دهند.
    از نظر روانشناسی، سیاست‌های موجود در مورد روابط دختر و پسر، بیشتر باید متوجه دختران باشد یا پسران؟
  در برخی مواقع دختران و در مواقع دیگر پسران؛ برای مثال خودنمایی دختران، پسران را جذب می‌کند. پسران به نیازها و مسائل اولیه و دختران به مسائل ثانویه می‌اندیشند. پسرها ابتدا برای دوستی با دخترها اقدام می‌کنند و یا در ازدواج نیز پسرها به خواستگاری دخترها می‌روند. ما باید به دختران و پسران آگاهی دهیم و دوستی را  نیز به طور مطلق رد نکنیم، بلکه آن را مشروط به ازدواج کنیم. ما باید به ایجاد این شرایط کمک کنیم؛ برای مثال زمینه‌ی اشتغال را برای آنها فراهم نماییم. از سیاست‌های مهمی که به نظر من باید روی آن کار شود، اولویت اشتغال است. راننده لوکوموتیو معمولاً مرد است و یا دبیر مدرسه دخترانه،‌ زن است. پس تفکیک شغلی اهمیت دارد. باید زمینه اشتغال برای زنان سرپرست خانوار فراهم شود. یا باید از زنان نخبه و توانمند در زمینه شعر، رمان و ادبیات، در سطح جامعه استفاده کرد اما به علت محدودیت شغلی در جامعه، وقتی یک شغل و یک فعالیت، هم از عهده زنان برمی‌آید و هم ازعهده مردان، اولویت باید به مردان داده، شود، نه به خاطر دیدگاه مرد نگر، بلکه به دلیل صلاحیت اجتماعی؛ چون زن شاغل حاضر نیست همسر مرد بیکارشود؛ و یا اگر زنی با تحصیلات عالی شاغل نباشد، مشکلی برای او ایجاد نمی‌شود، اما مرد نمی‌تواند بیکار بماند. از سوی دیگر،  زن بیکار در منزل برای خود مشغولیت ایجاد می‌کند مثلاً گلدوزی می‌کند، یا مقاله می‌نویسد، اما مرد بیکار ممکن است به اعتیاد روی آورد. بنابراین چون در این برهه از‌ زمان فرصت‌های شغلی کم‌اند، ‌بهتر است اولویت شغلی در کارهای علی‌السویه را به مردان بدهیم که یکی از نتایج این کار، تحقق ازدواج است.
    تا اینجا بیشتر در مورد روابط دختران و پسران بحث کردیم، اما شما روابط زنان و مردان متأهل که نیازهایشان هم برطرف می‌شود را چگونه تحلیل می‌کنید؟
   در خانواده‌هایی که زن و مرد با افرادی غیر از همسران خود ارتباط دارند نیازها برطرف نمی‌شود. برای مثال خانم‌هایی که اظهار می‌کنند همسرشان نیازهای عاطفی‌شان را برطرف نمی‌کند، به این ارتباطات روی می‌آورند. یا وقتی نیازهای جنسی هر کدام از طرفین به دلایل مختلف مانند آشنایی و آگاهی نداشتن از چگونگی ایجاد روابط زناشویی صحیح، می‌تواند منجر به ایجاد چنین ارتباطاتی ‌شود. فاصله‌های سنی زیاد بین زن و مرد می‌تواند مشکل‌آفرین باشد. عوامل اجتماعی دیگر مانند مهمانی‌های آزاد با حضور تعداد زیادی از زنان و مردان و پوشش نامناسب زنان بسیار تأثیرگذار است. بی‌احترامی به زنان در خانواده از عوامل مهم است؛ اگر مرد به زنش فحاشی کند  یا او را مورد آزار و اذیت قرار ‌دهد و حتی کتک بزند، باعث می‌شود زن به ارتباط دیگری روی آورد.
البته گاهی مردان نیز در ایجاد این روابط مؤثرند. برای مثال مردی  به هر دلیل ارتباط دیگری با زنی برقرار می‌کند و این موضوع را در محیط خانواده مطرح می‌نماید و با این کار حس انتقام را در همسرش ایجاد می‌کند و باعث می‌شود که زن نیز به چنین ارتباطی روی آورد؛ و یا بعضی مردان به دوستان خود و یا مردهای غریبه بیش از حد اعتماد می‌کنند و با وارد کردن آن‌ها به محیط خانواده، مقدمات این انحراف را ایجاد می‌نمایند. برخی هم در حضور همسرشان با زنان دیگر رابطه عاطفی قوی ایجاد می‌کنند. اما افرادی هم هستند که به خاطر اعتقاداتشان، هر چند شرایط بدی دارند، به بیراهه نرفته‌اند. پس کاهش اعتقادات نیز فاکتور مؤثری است.
 در تحقیقاتی که دانشجویان انجام داده‌اند، عواملی مانند بی‌محبتی و یا نابسامانی خانواده را مؤثر دانسته‌اند. در تحقیقی دیگر به این نتیجه رسیده‌اند که افراد با هوش عاطفی زیاد کم‌‌تر به این‌گونه روابط روی می‌آورند، و از عوامل مؤثر در جلوگیری از ایجاد چنین روابطی را آگاهی خانواده‌ها دانسته‌اند.


:: بازدید از این مطلب : 160
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : خانم نصوحی
سه شنبه 15 مهر 1393
ــ پیشنهاد رابطه جنسی به دوست دختر از سوی دوست پسر چاپ

 

 

پیشنهاد رابطه جنسی به دوست دختر از سوی دوست پسر

اکثر قریب به اتفاق دخترانی که رابطه دوستی طولانی مدت با پسران دارند در آغاز رابطه دوستی علی رغم تصورشان درگیر روابط جنسی خواسته یا عمدتا ناخواسته می شوند.

بر اساس نتایج یک پژوهش که در شمال شهر تهران انجام شده است اکثر دختران طی ۲ سال اول رابطه خود باجنس مخالف، درگیر روابط جنسی می شوند.

این در حالی است که تقریبا همه دختران مورد مطالعه در ابتدای برقراری رابطه دوستی تصور می کرده اند که از درگیری جنسی مصون بوده، مهارت و قدرت کافی را در کنترل و هدایت روابط و دوستی دارند.

در بخش دیگری از این مطالعه آمده است اکثر قریب به اتفاق آنها در آغاز روابط دوستی با پسران بر این باور بودند که آنها خیلی زرنگ تر از آن هستند که دوستشان بتواند از آنها سوء استفاده جنسی کند.

در بخش تحلیلی این پژوهش یکی از علل درگیر شدن دختران در روابط جنسی برداشت نادرست آنها از روابط دوستی با پسران عنوان شده است.به عنوان مثال انگیزه و هدف اکثر دختران از برقراری رابطه دوستی با جنس مخالف جلب حمایت و عاطفه گزارش شده است،در حالی که در پسران، برقراری روابط جنسی انگیزه و هدف اصلی رابطه دوستی بوده است.

منبع: سایت خبری تابناک

****************

مشکلاتی که معمولا برای دختران در ارتباط با دوست پسرشان به وجود می آید

 

قبل از خواندن مقاله ی زیر به دو نکته توجه کنید:

1. هر چند اکثر مطالب مقاله ی زیر مورد تأیید این سایت می باشد اما به معنای تأیید صد در صد آن نیست. طبیعی است که از نظر شرعی، تنها راه ارضای این نیازها فقط ازدواج است و رابطه ی دوستانه و جنسی بین دوست دختر و و دوست پسر مردود است هدف این مقاله بیان مشکلاتی است که در این نوع رابطه ی غیر شرعی برای دختران بوجود می آید.

2. دوست عزیز نظر خود در مورد مطالب زیر را در قسمت افزودن نظر(در پایین همین صفحه) بنویسید تا دیگران نیز از آن استفاده کنند با تشکر

 

یکی از ترفندهایی که معمولا پسرها برای دستیابی به یک دختر بکار میگیرند بازگو کردن جملات زیر است:

ـ دوست دختر قبلی من بهم خیانت کرد، با من صادق نبود

- تو با بقیه دخترها فرق داری، تو دختر پاکی هستی و من به خاطر پاکی تو رو انتخاب کردم.

 

اگر شما به عنوان یک دختر از این پسر بپرسی چرا شما را دوست دارد جوابهای زیر را خواهید شنید:

- دوست داشتن که دلیل نمی خواد،

- نمیدونم چرا اینقدر دوست دارم، چون تو با بقیه دخترا فرق داری و …

 

مدتی کم از رابطه به اصطلاح شناخت برای ازدواج می گذرد ادعای دوست داشتن دو طرف به میان می آید و پسر از دختر درخواست رابطه جنسی دارد. دلایلی که به میان می آورند عبارتند از:

- تو اگر من رو واقعا دوست داری باید این رابطه رو با من داشته باشی،

- تو منو درک نمیکنی من پسرم بهم فشار میاد اگر منو درک میکردی نیازهایم هم برات مهم بود،

- من و تو متعلق به هم هستیم حتما که نباید اسممون تو شناسنامه هم باشه که بتونیم رابطه جنسی پیدا کنیم،

- قبل از ازدواج باید با هم رابطه جنسی داشته باشیم که بفهمیم میتونیم پاسخگوی نیازهای جنسی هم باشیم یا نه،

- تو حتما منو دوست ندرای که پیشنهاد رابطه جنسیم رو رد میکنی.

 

این شرایطی است که متاسفانه دیر یا زود اکثر دختران در روابط دوستی با آن مواجه می شوند

 

نکاتی که باید دختران به آن زیاد توجه کنند:

نکته اول:

یک پسر چرا شما را برای ازدواج انتخاب کرده: مسلما اکثر پسرها فردی را برای ازدواج انتخاب میکنند که طبق گفته خودشان دختر پاکی باشد این موضوع را بارها به دختر بازگو می کنند که «تو با بقیه دخترا فرق داری تو دختر پاکی هستی» حال سوال اینجاست به نظر شما آیا اگر پسری به پاکی شما ایمان داشته باشد به خود اجازه میدهد تا بواسطه لحظاتی لذت این پاکی زیر پا گذاشته شود؟

 

نکته دوم:

پسرها عموما در پیشنهادات رابطه جنسی خود به دخترها می گویند «اگر من رو دوست داری باید به نیازم پاسخ دهی و اگر این کار را نکنی یعنی من رو دوست نداری.» سوال اینجاست چرا یک دختر باید با زیر پا گذاشتن عفاف و پاکی خود، دوست داشتن خود را به اثبات برساند؟ چرا یک پسر با خویشتن داری و جلوگیری از شهوت و هوس خود، دوست داشتن خود را نشان ندهد؟ مگر نه اینکه ادعای دوست داشتن دارد و آیا به این فکر کرده اید که چطور میشود به یک پسر که قادر نیست جلوی نفس خو د را بگیرد برای زندگی تکیه کرد؟

 

نکته سوم:

اکثر روابطی که قبل از ازدواج در آن رابطه جنسی بوجود می آید ازدواج صورت نمیگیرد. آری اکثر پسرها پسران هرگز راضی نمی شوند با کسی که رابطه جنسی به صورت کامل داشته اند ازدواج کنند. زیرا بسیاری از این پسرها با خود می گویند دختری که حاضر شده بدون ازدواج، رابطه ی جنسی با من داشته باشد چه تضمینی هست که بعد از ازدواج با من، با یک مرد غریبه ی دیگر نیز رابطه برقرار نکند؟! گرایشهای احساسی پسران پس از رابطه جنسی جای خود را به گرایش جنسی میدهد و فقط بعد از اولین رابطه جنسی رابطه دوستی شما بواسطه انجام رابطه جنسی ادامه می یابد. یک پسر (در مورد ازدواج)جذب دختری می شود که دیرتر به او راه دهد نه اینکه خود را کامل در اختیار او قرار دهد

و اکثر روابطی که در آن رابطه جنسی بوجود می آید سرانجامی در پی ندارد. این، دست هیچ مردی نیست؛ این در ناخودآگاه پسران نهفته است و غالبا آن دسته از روابطی هم که در آن رابطه جنسی بوجود می آید و به ازدواج ختم می شود به دلایلی همچون (باردار شدن، جلوگیری از آبرو ریزی و…) و حتی اگر چنین هم نباشد در زندگی زناشویی دچار مشکل می شوند. شاید شما فکر کنید دوست پسر شما متفاوت باشد اما مسلما اگر تجربه کنید پی به محتویات این مقاله خواهید برد و آن موقع دیگر فائده ای ندارد!

 

نکته چهارم:

هیچ اشکالی ندارد برای شناخت بیشتر جهت ازدواج ارتباط سالمی وجود داشته باشد اما باید فراموش نکنیم که این رابطه با رابطه دوستی تفاوت دارد و قوانین خاص خود را دارد اولا باید با اطلاع پدر و مادر و از طربق خواستگاری باشد

و دوما با گفتگوی تلفنی زیاد با ارتباط از طریق چت نمی توان به شناختهای اولیه دست یافت و متاسفانه احساساتی که بر دو طرف حاکم می شود هر دو را از شناخت درست منحرف میکند. برای همین به این فکر کنید که پس از این دو ماه ممکن است به این نتیجه برسید که معیارهای یکدیگر را ندارید. نظر اسلام این است که برای ازدواج ابتدا باید بین دو طرف، گفتگوی عاقلانه باشد و بعد از ازدواج این رابطه به صورت عاشقانه و جنسی در بیاید برخلاف رابطه های دوستی بین دختر و پسر که معمولا ابتدا عاشقانه (یا جنسی) است که باعث می شود قدرت تصمیم گیری صحیح از طرفین گرفته شود.

نکته پنجم:

شهوت در وجود هر مردی پر رنگ است و در وجود زنان هم وجود دارد اما در مردان غریزه جنسی جلو تر از احساسات و در زنان بالعکس است به همین دلیل معمولا دختران در صورتی رابطه جنسی برقرار میکنند که واقعا حس کنند از روی دوست داشتن است اما معمولا پسران اینگونه نیستند. از اینرو غریزه جنسی میتواند یکی از دلایل پر رنگ ازدواج مردان باشد که گاها خود از آن بی اطلاعند اما امریست طبیعی.

در رابطه ای که برای شناخت است صحبت راجع به مسایل جنسی مناسب نیست،

 

نکته ششم:

اینکه سعی نکنید موقعیت و وجه اجتماعی طرف مقابل شما باعث بشود تا هویت فردی وی را نادیده بگیرید شما در زندگی با هویت فردی آن طرف روبرو هستید نه وجهه و موقیعت اجتماعی طرف مقابل (هر انسان دو شخصیت اجتماعی و فردی دارد که متاسفانه در اکثر آدمها تفاوت رفتاری و گفتاری بین این دو هویت زیاد است بعنوان مثال یک استاد دانشگاه، یک دکتر، یک شخصیت برتر اجتماعی دارای وجه اجتماعی مناسبی است شاید رفتارهای مودبانه و با کلاسی در اجتماع از خود نشان دهد اما در منزل یا در حین عصبانیت هویت فردی آن باعث بشود تا الفاظ یا رفتارهای نامناسبی از خود نشان دهد).

 

نکته هفتم:

اگر هدف یک پسر ازدواج باشد هر چه زودتر خانواده را در جریان میگذارد حتی اگر شرایط آن مهیا نبود مسلما قرار نیست آدم منتظر بماند تا همه شرایط ایده آل برایش فراهم شود چون اگر منتظر این زمان بماند شاید چند سالی به طول بینجامد و هیچکس انتظار ندارد که از همان اول زندگی هر پسر صاحب خانه صاحب اتومبیل دارای مدرک و شغل مناسب و … باشد. ادامه رابطه شناخت باید با اطلاع خانواده ها باشند چرا که خانواده نقش مهمی دارد.

 


:: بازدید از این مطلب : 173
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : خانم نصوحی
سه شنبه 15 مهر 1393
نویسنده : محمد ابراهیم پور - ساعت ۱۱:۱۳ ‎ب.ظ روز ٦ دی ۱۳٩٠
 

باتوجه به سوال درباره دلایل حرمت روابط دختر و پسر نامحرم نکاتی ذکر می‌شود:
1. اسلام زن و مرد نامحرم را از صحبت کردن با هم و برخوردهایی که لازمه رسیدگی به کارهای روزمرّه است منع ننموده است البته در صورتی که بدون هیچ شائبه‌ای بوده و به مسائل دیگر آلوده نباشد.
2. حریم نگه داشتن میان زن و مرد نامحرم در متون روایی و در سیره معصومین ـ علیهم السّلام ـ ذکر شده است، سنّت جاری مسلمین از زمان رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ همین بوده و زنانی از شرکت در مجالس و مجامع منع نمی‌شده‌اند ولی همواره اصل «حریم» رعایت می‌شده و در مساجد و مجامع حتی در کوچه و معبر زن و مرد مختلط نبودهو درب ورودی زنان در مسجدالنبی ـ صلی الله علیه و آله ـ جدا بوده است.


3. اسلام می‌خواهد جامعه عاری از هرگونه نگاه و رفتار هوس‌آلود و سرشار از کار و فعّالیت باشد و زن و مرد فارغ از دغدغه‌های شهوانی به تحصیل و سایر کارهای زندگی برسند لذا زن و مرد از اختلاط بی‌حدّ و مرز از زیر پاگذاشتن حریم‌های عفاف و شرم و حیا باز داشته تا سلامت فرد و جامعه تأمین گردد.
4. اگر حساسیتی نسبت به صحبت نمودن و برخوردهای مستمّرِ دختر و پسر وجود داشته باشد، به روحیّات و سن و شرایط ویژه آن دو بستگی دارد، دختر و پسر پس از بلوغ سرشار از غرایز و عواطف بوده و تأثیرپذیری بسیاری دارند، در این سن حکومت و سلطة غرایز جنسی فراگیر می‌شود و بر اعمال و رفتار و اندیشه‌ی جوان سایه می‌افکند. احساس نیازی که در جوانان نسبت به جنس مخالف وجود دارد باعث می‌شود که آنان هر لحظه به دنبال پاسخی برای ارضای آن و جبران کمبود روحی ـ روانی خود باشند.
در بسیاری از برخوردها، دختر و پسر هر چند به بهانه‌های گوناگون با هم آشنا می‌شوند امّا اندک اندک براساس تسلّط طبیعی غرایز نگاه و سخن و رفتارشان رنگ و بویی دیگر گرفته و چه بسا بعد از مدتی به یکباره متوجه می‌شوند عواطف و احساسات و عفت و طهارت آنان بازیچة هوس شده است.
اسلام به نیاز طبیعی زن و مرد توجه کرده و ازدواج را بهترین پاسخ برای نیازهای جسمی و روانی قرار داده است.
و خواهان آن است که هرگونه ارتباط تحت ضابطه و در کادر رسمی آن باشد در سایه ازدواج از هرج و مرج جنسی و بی‌بند و باری ـ که امروزه جوامع غربی شاهد آن است ـ جلوگیری شده و به نیاز طبیعی نیز پاسخ داده شود. اشباع غرایز و سرکوب نکردن آن یک مطلب است و آزادی و رفع مقررات و موازین اخلاقی مطلب دیگری است.[4] اسلام اصرار فراوانی دارد که مسائل جنسی منحصر در خانه و محیط خصوصی باشد و افراد با خروج از خانه دغدغه‌ای جز فعالیت و تلاش از کار و تحصیل نداشته باشند و محیط اجتماع عاری از هر نوع کامیابی جنسی باشد، فلسفه تحریم نظر بازیو تمتعات جنسی غیر قانونی و حرمت خودآراییبرای بیگانه از اینجا نشأت می‌گیرد.
5. در داستان حضرت یوسف ـ علیه السّلام ـ در قرآن به خوبی در می‌یابیم انسان در زمینه مسائل جنسی در خطر است و اگر رعایت جوانب احتیاط را نکرده و به خدا پناه نبرد طعمه شیطان می‌گردد. در قرآن می‌خوانیم «آن زن قصد یوسف نمود و یوسف نیز اگر برهان پروردگار را نمی‌دید قصد وی نمود»آیه می‌گوید ایمان حضرت یوسف سبب نجات او شد و در غیر این صورت به طور طبیعی او نیز در این راه به خطا می‌رفت پس برخورد میان زن مرد از لغزش‌گاه او می‌باشد و در داستان حضرت موسی و دختران شعیب می‌خوانیم هنگامی که دختر از طرف پدرش شعیب موسی را دعوت نمود حضرت موسی ـ علیه السّلام ـ گفت: «من جلو می‌روم و تو پشت سر من راه بیا من از قومی هستم که پشت زنان نگاه نمی‌کنیم».
در حدیثی آمده حضرت علی ـ علیه السّلام ـ کراهت داشت تا به زنان جوان آغاز به سلام کند، و پیرامون حکمت آن فرمود: «ترس از آن دارم که تحت تأثیر صدای او واقع شوم و ضرر آن از ثوابی که از سلام می‌برم بیشتر شود».
و در حدیث دیگری پیرامون شوخی و مزه‌پرانی زن و مرد نامحرم آمده است: «ابوبصیر می‌گوید: به زنی در روخوانی قرآن می‌دادم کمی با او شوخی کردم؛ وقتی خدمت امام باقر ـ علیه السّلام ـ رسیدم به من فرمود: چه چیزی به زن گفتی. رنگم پرید و خجالت کشیدم. بعد فرمود: دیگر به طرف آن زن مرو و درس مده».
همچنین احادیثی درباره عذاب کسانی آمده که با زنان نامحرم شوخی و خوش طبعی می‌کنند.
با توجه به آیات و احادیث فوق به خوبی حکم اختلاط و همدوشی‌ها و روابط بی‌حدّ و مرزی که متأسفانه دارد در سطح جامعه رواج پیدا می‌کند و حتی به اسم روشنفکری به آن دامن زده می‌شود مشخص می‌شود که برخلاف نص صریح معارف اسلامی و آموزه‌های دینی است.


:: بازدید از این مطلب : 176
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
به وبلاگ کتابخانه علی اکبر(ع) خوش آمدید. آدرس کتابخانه:مبارکه دیزیچه- محله وینچه مسئول کتابخانه:ایمان نصوحی شماره تماس:52457585
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه
چت باکس

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)
تبادل لینک هوشمند

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان کتابخانه علی اکبر(ع) وینچه و آدرس avpl.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.